معرفی و نقد فیلم سینمایی نوح (noah)
نوح 2014 ( Noah) نام فیلمی حماسی مذهبی است به کارگردانی دارن آرونوفسکی و بازی بازیگرانی همچون راسل کرو، جنیفر کانلی، داگلاس بوث، لوگن لرمان، اما واتسون، آنتونی هاپکینز و ری وینستون که در ۲۸ مارس ۲۰۱۴ اکران شد. امتیاز دهی این فیلم از ابتدای اکران از ۸٫۱ در IMDB به ۶٫۷ پایین آمده و نقد ها و نظرات کاربران اغلب از این فیلم انتقاد می کنند. در اغلب کشور های عرب نشین یا مسلمان مانند امارات متحده، این فیلم تحریم شد. کارگردان این فیلم دارن آرونوفکسی می باشد که کارگردان فیلم مشهور و برنده جایزه اسکار قوی سیاه است.
نام فیلم: نوح « Noah»
کارگردان: دارن آرونوفسکی
تهیه کنندگان: دارن آرونوفسک، اسکات فرانکلین، ریک کیدنی، مری پرنت
نویسندگان: دارن آرونوفسکی ، جان لوگان
بازیگران :راسل کرو، جنیفر کانلی، داگلاس بوث، لوگن لرمان، اما واتسون، آنتونی هاپکینز ،
محصول : 2014
نقد: مصطفی سیدآبادی
ساختار آخرالزمانی در فرم و روایت:
ساختار فیلم نوح بیشتر آخرالزمانی است تا داستان تاریخی پیامبران
ژانر علمی تخیلی بجای ژانر حماسی تاریخی:
برای از بین بردن اعتراضات و توجیه .همان کاری که در فیلم 300 انجام گرفت
از جمله موجوداتی به نام نگهبانان(واچرز) که شبیه غول های سنگی در فیلم «هابیت: سفر غیر منتظره» هستند
. این سکانس های فانتزی تلاش دارند تا حس حماسی به بیننده القا کنند، اما استفاده بیش از حد جلوه های ویژه در بعضی از صحنه ها فیلم نوح را بیشتر شبیه به یک بازی رایانه ای کرده
تبدیل واژه خدا به واژه سازنده
آرونوفسکی در فیلمش هرگز از واژه خدا استفاده نمی کند بلکه از کلمه خالق بهره می برد. واژه خالق استفاده می شود که به اشکالِ مختلف قابل تعبیر است (فراموش نکنیم که در فیلم "نمایش ترومن، خالقِ انسانی جهانی که ترومن در آن اسیر بود به عنوان «کری ایتور» معرفی شد
استفاده از توهم و کابوس به جای وحی:
تشکیک در امر قدسی از همینجا آغاز می گردد
تمرد فرشتگان همگام با پروژه تخریب ملائک
در واقع در رویکرد معاصر به سینمای مذهبی، آرزوی نیروهای الهی در آن است که به کره زمین سفر کنند و زندگی آن دنیایی دیگر ارزشی ندارد.
زیر سئوال بردن معجزه بودن ساخت کشتی
ساخت یک کشتی عظیم با کمک غول های بزرگی که ما در اینجا می بینیم، حالتی استهزایی به تمامیت این معجزه داده.
داستان تکامل انسان بر اساس تئوری داروین
دنیایی که نوح تعریف می کند هم اشاره به داستان ۷ روز آفرینش را می توان یافت و هم تئوری داروین پیرامون آفرینش
یک قهرمان هالیوودی با روحیه ای خشن :
راسل کرو به ماکسیموسِ گلادیاتوری شباهت دارد که در دنیایی شبیه ارباب حلقه ها زندگی می کند. او با موجوداتِ عجیب و غریبِی که شبیه ماشین های فیلم "ترانسوفرماتور" هستند همجوار است
نوح با مردمش بیگانه است:
نوح آرنوفسکی نه تنها تلاشی برای هدایت انسان نمی کند بلکه سعی در نابودی آنها دارد.نپرداختن به بعد رحمانی و لطیف نوح،مخاطب را نسبت به وی بدبین می کند.نوح،پیامبر خداست و تمام پیامبران نسبت به قوم خود دلسوز بودند.تمام پیامبران قوم خود را موعظه می کردند اما نوح آرنوفسکی به نظر می آید با مردمش بیگانه
نوح آرنوفسکی ضعیف است:
برای انجام وظیفه از نجات دختری ناتوان سرباز می زند و حتی تصمیم می گیرد نوه هایش را نیز بکشد.با این حال باز هم شکست می خورد.
نمی تواند وظیفه اش را بدرستی انجام دهد.برخلاف خواسته ی خدا عمل می کند
خود را با نوشیدن شراب تسکین می دهد.
بی رحم و سنگدل است.
خدای آرنوفسکی هم همینطور.آرنوفسکی نوح و آدم را محکوم می کند.هردو را به نافرمانی محکوم می کند.
شکاک است و همیشه تردید دارد
کشمکش های درونی نوح پیامبر و تردید درباره عواقب کارهایش به همراه نگرانی هایی که اعضای خانواده نوح پیامبر از نابودی نسل بشر دارند.