معرفی لوکیشن فیلم: شاهزاده ایرانی
داستان فیلم
«الموت» شهری است زیبا و باستانی که شاهدختی به نام «تهمینه» بر آن فرمانروایی میکند. «توس»، ولیعهد امپراتور ایران، به پیشنهاد «نظام»، وزیر شاه، به شهر الموت حمله کرده و آن شهر مقدس را پس از هزار سال تسخیر میکند. کاهنان الموت قرنهاست خنجری پنهان نگه میدارند که هر کس به این خنجر اسطورهای دست یابد، میتواند زمان را به عقب برگرداند و سرنوشت جهان را دگرگون کند.
آکاایران: لوکیشن فیلم: شاهزاده ایرانی
این خنجر قدرت این را نیز دارد که جهان را به نیستی بکشاند، چرا که شن و ماسه درون خنجر قابلیت کنترل زمان را دارد؛ بنابراین کاهنین الموت خنجر را مخفی نگاه میدارند تا به دست نااهل نیفتد؛ اما اینک با تسخیر شهر به دست سپاه امپراتور ایران، خنجر طی ماجراهایی تصادفا به دست «دستان»، پسرخوانده امپراتور ایران، میافتد.
دستان به کمک دوستان تازه یافتهاش متوجه میشود، رسالت اصلی او این است که خنجر باستانی را که رمز پایداری جهان است، از دست دشمنان دور نگاه داشته و نظام را در این راه رسوا کند. اما او رفته رفته عاشق تهمینه میشود، در این بین، مأموران حشاشین موفق به ربودن خنجر میشوند و تهمینه و دستان مجبور میشوند به الموت بازگردند تا جلوی استفاده خنجر به دست نظام را بگیرند.
دستان خود را مخفیانه به توس (ولیعهد) میرساند و بیگناهی خود را به او ثابت میکند، و بدین ترتیب به او ثابت میکند پدرشان (شاهنشاه) را نکشته است. در همین هنگام نظام گرسیو را کشته و خنجر را برداشته و به زیر شهر در مکانی مرموز میرود؛ جایی که نیروهای هستیبخش جهان از آن ساطع شده و خنجر قادر است جهان را نابود کند.
در رویارویی نهایی فیلم، دستان در لحظه آخر مانع از فنا شدن جهان میگردد. او به خنجر دست یافته و زمان را به عقب به زمان اندکی پس از فتح الموت باز گردانیده و باعث تغییر سرنوشت میشود.
درباره فیلم شاهزاده ایرانی
شاید خاطره کودکی بسیاری از شما با بازی معروف «پرنس» گره خورده باشد. Prince of Persia یا «شاهزاده ایران» نام کامل این بازی رایانهای بود که نسخه ۱ و ۲ آن محبوبیت بیبدیلی در ایران یافت. داستان این بازی، اقتباسی است از یکی از داستانهای «۱۰۰۱ شب» که قهرمان آن میکوشد، شاهدخت را از چنگال «جعفر» که خود و سربازانش هیئتی عربی دارند، نجات دهد.
قهرمان این فیلم، «دستان» -احتمالا برگرفته از لقب رستم- نام دارد و شاهدخت آن «تامینا» - که شاید صورتی از همان تهمینه است - خوانده میشود. این قهرمان میخواهد از سرزمین خویش دفاع کند. داستان این فیلم البته مربوط به قرون باستان نیست، بلکه در قرون میانه و ایران پس از اسلام روایت میشود که نشان میدهد، صرفا متاثر از شاهنامه نیست، بلکه همان گونه که نامش از ۱۰۰۱ شب آمده، در فضای داستانهای ۱۰۰۱ شبی روایت خواهد شد.
این داستان، از ایران فقط زمینه تاریخی آن را یدک خواهد کشید. فیلم ۱۵۰ میلیون دلاری نیوال که در ردیف تولیدات عظیم هالیوود میگنجد، یحتمل کولاژی خواهد بود از افسانهها و قصههای مختلف. فیلمی که در مراکش فیلمبرداری شده، ۸۰۰ سیاهی لشکر داشته و در ۳۵ کشور جهان به صورت همزمان به اکران گذاشت. همچنین فروش این فیلم حدود ۳۳۰ میلیون دلار بوده است.
نیوال که کارگردانی این فیلم را به عهده دارد، در رزومه خود کارگردانی فیلمهای «هری پاتر و جام آتش»، «دانی براسکو» و «۴ عروسی و ۱ عزا» را به ثبت رسانده است. او که نخستین فیلم خود را در سال ۱۹۷۷ کارگردانی کرده، در سال ۱۹۸۵ برنده جایزه جوان فستیوال فیلم کن به خاطر فیلم رقص با ۱ غریبه شد. وی در این درام به سرگذشت راث الیس میپردازد؛ آخرین زنی که در بریتانیا اعدام شد.
جیک گلنهال، بازیگر زودیاک؛ جما آرترتون، بن کینگزلی و آلفرد مولینا بازیگران فیلم «شاهزاده ایران: شنهای زمان» هستند و جری بروکهایمر، تهیهکننده آن، پیش از این تریلوژی پرفروش «دزدان دریایی کارائیب» را تولید کرده بود.
واکنش منتقدان
بوستون گلوب نوشت: «جای تاسف دارد که در ساخت این فیلم از هیچ ایرانی حتی برای مشاوره هم استفاده نشد». جری بروکهایمر تهیهکننده این فیلم در مصاحبه با تلویزیون بیبیسی گفته بود برای بازیگری نقشهای فیلم، هنرپیشههایی از ایران را در ذهن داشته اما به دلیل مشکلات مربوط به ویزا، نتوانسته آنها را به موقع ملاقات کند.
نیویورک تایمز نوشت: «با توجه به وضعیت حاد سیاسی بین ایران و آمریکا، باز جای شکرش باقی است که قهرمان داستان (با اینکه بازیگرش ایرانی نیست) شخصیتی جذاب از خاورمیانه است، به خصوص اینکه نیاتش صلحجویانه است.»
منتقدین BBC نیز معتقدند فرهنگ ایران باستان تصویر شده در این فیلم بسیار با فرهنگ ایران باستان تفاوت دارد.
فیلم در بین ایرانیان خارج و داخل کشور از محبوبیت بالایی برخوردار بود، زیرا این اولین فیلمی بینالمللی بود که چهرهای از تاریخ ایران را به نمایش میگذاشت.
لوکیشنها
در ماه مارس ۲۰۰۸، مراکش بهعنوان محل فیلمبرداری شاهزاده ایرانی انتخاب شد و گروه حدود ۸ هفته را صرف ضبط در این کشور کردند. مابقی بخشهای فیلم نیز که در استودیو فیلمبرداری شده، در استودیو پینوود (Pinewood Studios) واقع در باکینگهاشر انگلستان انجام دادند.
در این استودیو پروژههای عظیم دیگری نظیر جیمزباند، هریپاتر، دزدان دریایی کاراییب، ایکسمن، هابیت و شرلوک هولمز نیز فیلمبرداری شده است.
قلعه سرخ هندوستان
یکی از الگوهای معماری در فیلم که از روی آن الموت را ساختهاند، قلعه سرخ هندوستان است.
بزرگترین مرکز جلب گردشگران در شهر دهلی پایتخت هندوستان است. لال در زبان هندی به معنی قرمز است. دستور احداث این قلعه را شاه جهان، پنجمین امپراتور مغول یا امپراتور گورکانی، هنگام انتقال پایتخت خود از اگرا به دهلی، صادر کرد. ساخت آن نه سال به طول انجامید و در سال ۱۶۴۸ تکمیل شد. این قلعه در کنار رود یامونا قرار دارد و به شکل یک هشت ضلعی نامنظم است که به وسیله دیواری از سنگهای قرمز رنگ محصور شده است. طول آن ۵/۲ کیلومتر و ارتفاع آن از ۱۶ تا ۳۳ متر متغیر است.
این شعر فارسی به خط زیبای نستعلیق در این بنا به چشم میخورد:
اگر فردوس بر روی زمین است همین است و همین است و همین است