بررسی «روز واقعه» اولین تراژدی عاشورایی سینمای ایران
فیلم روز واقعه، داستان عبدالله جوانی مسیحی است که تازه به اسلام روی آورده و دل در گرو عشق راحله دختر زید دارد. وی در جریان عروسی با راحله ندایی میشنود که او را به یاری فرا میخواند، عبدالله بیابان به بیابان، واحه به واحه به سمت کربلا میتازد و هنگام عصر عاشورا به آنجا میرسد و در آن زمان «حقیقت» را بر سر نیزه میبیند..
روز واقعه فیلمی سینمایی به کارگردانی شهرام اسدی و تهیهکنندگی مرتضی شایسته است که سال ۱۳۷۳ از روی فیلمنامه روز واقعه بهرام بیضایی ساخته شده. این فیلم توانست از سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلم را دریافت کند.
داستان بر اساس زندگی جوانی نصرانی (مسیحی) به نام وهب است، از داستان وهب، جوان تازه داماد و پیوستن او به سپاه امام حسین به دو صورت داستان نقل شده، یک آنچه در این فیلم دیده میشود، ناظر ماجرای کربلا میشود، بازی اسطوره ای علیرضا شجاع نوری در نقش عبدالله از این فیلم فیلمی درخشان ترین در رده فیلم های اسطوره ای تاریخ سینما ساخته با وجود اینکه عبدالله مثل گلادیاتور، تروی و... صحنه شمشیربازی هم ندارد.
جوایز فیلم:
این فیلم در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و در پنج بخش سیمرغ بلورین را به خود اختصاص داد:[۶]
برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم (شهرام اسدی)
برنده سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن (مجید انتظامی)
برنده سیمرغ بلورین بهترین چهره پردازی (عبدالله اسکندری)
برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم دوم (شهرام اسدی)
برنده سیمرغ بلورین بهترین صحنه آرایی (مجید میرفخرایی)
کاندید سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه (بهرام بیضایی)
کاندید سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی (شهرام اسدی)
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (علیرضا شجاعنوری)
کاندید سیمرغ بلورین بهترین تدوین (مهدی رجاییان)
کاندید سیمرغ بلورین بهترین فیلم برداری (مازیار پرتو، اصغر رفیعیجم)
دیگر
نامزد جایزه بهترین فیلم جشنواره بینالمللی فیلم کلکته
دانلود از راسخون
نقد مهرزاد دانش:
حماسه عاشورا از موقعیتهای دینی ای است که در بطن خود قابلیتهای فراوانی برای خلق مایههای ادبی و هنری دارد. بسیاری از صاحب نظران روندی را که در حرکت امام حسین(ع) متبلور شد، تا حد زیادی منطبق با اصول حاکم بر ساختمان تراژدی میانگارند. مواردی مانند بیوفایی اهالی کوفه، تنهایی مسلم بن عقیل، ایثار حضرت عباس، نوع شهادت امام حسین(ع) و اصحاب ایشان و اسارت اهل بیتشان و...همگی از جلوههایی هستند که پتانسیل بالایی برای دراماتیزه شدن و در وادی هنرهای داستانپردازانه از جمله سینما دارند. اما واقعیت آن است که در سینمای ما تلاش اندکی به عمل آمده است تا این گنجینه بزرگ تاریخی به حوزه سینما راه پیدا کند.
فیلمهایی که البته در آنها ارجاعاتی به ماجرای کربلا به عمل آمده است متعددند اما این که در فیلمی مستقیما آن حادثه تراژیک تبیین شده باشد هیچ اثری را نمیتوان به یاد آورد مگر فیلمی که شهرام اسدی در دومین تجربه سینماییاش در سال 1373 بر مبنای فیلمنامهای مشهور از بهرام بیضایی کارگردانی کرد: روز واقعه.
روز واقعه را بیضایی درست 30 سال پیش نوشت. این فیلمنامهای بود که چه تا قبل از کارگردانی اسدی از رویش و چه در سالهای بعدش همواره از جمله متنهای به یاد ماندنی و شاخص در عرصه فیلمنامهنویسی به شمار میرفت و میرود. البته قبل از فیلمنامه بیضایی، داستان عاشقی نصرانی که دل به دختری مسلمان میبندد و سرنوشتش به جستجو به دنبال حضرت سیدالشهدا گره میخورد در برخی متون دیگر هم آمده بود که شاخصترینشان داستان عشق مقدس نوشته حسینقلی مستعان است. در داستان عشق مقدس منتها ماجرا این جور پایان مییابد که جوان نصرانی بعد از درک ماجرای عاشورا دوباره نزد محبوبش برمیگردد و با برادران او درگیر میشود و در نهایت همراه با خود دختر کشته میشود. عشق مقدس رمانی عاشقانه بود که با برخی ارائههای مذهبی و تاریخی هم همراه شده بود. اما رویکرد بیضایی در فیلمنامه روز واقعه سمت و سویی متفاوت داشت و بیش از آن که جلوههای عاشقانهاش در مفاهیم مادی ماجرا به نظر مخاطب رخ بنمایاند، مفاهیم انسانی و جستجوگرانهاش برای کشف حقیقت اسباب لذت و تأمل را فراهم میکند. اما متأسفانه این امکان برای بیضایی فراهم نشد تا خودش کارگردانی متنی را که خلق کرده بود به عهده بگیرد و پس از گزینههایی که سالها بر سر اجرای این متن درخشان نامشان مطرح میشد سرانجام قرعه به نام فیلمساز جوانی افتاد که عموم مخاطبان از او تنها یک فیلم اوینار را دیده بودند که آن هم درباره آسیبدیدگان فاجعه شیمیایی حلبچه بود.
داستان روز واقعه از این قرار است که عبدالله، جوان نصرانی تازه مسلمان (البته در فیلمنامه بیضایی نام او شبلی است) پس از 37 بار خواستگاری از راحله دختر زید از بزرگان عرب، در حالی که برادران راحله از این وصلت ناراضیاند، موفق میشود جواب مثبت بگیرد. در روز جشن ازدواج پیکی از جانب کوفه میآید و از احوالات امام حسین(ع) در آستانه رسیدن به کربلا خبر میآورد. عبدالله که توجهش به این موضوع جلب شده است قبل از جاری شدن خطبه عقد ندایی غیبی میشنود که «کیست که مرا یاری کند.» او با شنیدن این الهام از خود بی خود میشود و مجلس جشن را ترک میکند و راهی مقصدی میشود که منبع آن الهام است. برادران راحله قصد کشتنش را میکنند اما راحله وقتی انگیزه او را درمی یابد برادران را منع میکند و خود عبدالله را تشویق میکند تا برود و حقیقت را دریابد. عبدالله در مسیرش از منزلهای مختلفی عبور میکند: ویرانههای یک بتکده، کاروانی دزد زده، قبایلی از اعراب که بر سر حقانیت یا عدم حقانیت امام حسین(ع) با هم درگیر شدهاند و واحهای کوچک که آخرین رمقهای عبدالله در آن جا همراه با مردمان اندکی جلوه مییابد. سرانجام مرد نصرانی به کربلا میرسد اما زمانی است که لشکر یزید آخرین جنایت خود یعنی به شهادت رساندن امام حسین(ع) را هم به انجام رسانده است و سر مبارک او را بر نیزه کردهاند. عبدالله از حال میرود و تنها صدای بانویی محترم از بازماندگان ( ظاهرا حضرت زینب) را میشنود که به او میگوید: «برگرد ای جوانمرد و خبر ما را ببر» عبدالله به دیار خود برمیگردد و پس از آن که مردم به گردش حلقه میزنند میگوید: «من حقیقت را در زنجیر دیدهام. من حقیقت را پاره پاره بر خاک دیدهام. من حقیقت را بر سر نیزه دیدهام...»
روز واقعه متنی مکاشفهگر است. برای همین قالب روایی اثر بر مبنای سفر شکل گرفته است. شخصیت عبدالله (یا شبلی) در این مسیر است که رفته رفته رو به پختگی و آگاهی میگذارد. البته یکی از ضعفهای اجرایی فیلم آن است که برخلاف روند ترسیم شده در فیلمنامه، شخصیت عبدالله از همان اول یک جور تهذب و تقدس را با خود همراه دارد و بیش از آن که خوی انسانیاش متبلور در کار باشد حالات فرشته گونه بودنش به رویت تماشاگر میرسد. برای همین مفهوم پختگی در مورد آن عبداللهی که در فیلم میبینیم خیلی منطق با روندی که در فیلمنامه نضج گرفته بود نیست. به هر حال فارغ از این جمله معترضه، آن چه که هم تکامل کاراکتر و هم جریان پیش رونده درام را شکل میدهد همین قالب سفری داستان است. میدانیم که در ادبیات عرفانی و حتی حماسی خودمان هم بحث جستجوگری در جریان یک سفر طولانی جایگاه رفیع و پرحجمی داشته است و حتی مفهوم و المان هفت منزل و یا هفت خوان که از موتیفهای کهن الگویی این روال است در روز واقعه هم مورد استفاده قرار گرفته است و عبدالله دقیقا در هفت مرحله است که نهایتا به مقصد میرسد. هوشمندی دیگری که در این اثر به چشم میخورد، پیشینه مسیحیتی شخصیت اول فیلم است. مولف متن خیلی خوب با این شناسه شخصیتی کار کرده است چه آن که در میان بسیاری از اهل فن تشبیه بین نهضت حضرت مسیح و نهضت امام حسین(ع) از جمله نکات ظریف و لطیفی است که تاریخ بدان اذعان داشته است. حتی در همین زمینه وقتی عبدالله به کربلا میرسد سر بریده امام حسین(ع) را که بر سر نیزه است در بدو امر به شکل یک صلیب برایش تداعی میشود. البته از این وجه نصرانیت استفاده مناسب دیگری هم شده است و آن این که به نوعی کنایه به جامعهای است که به مسلمانی خود مینازد و فخر میفروشد ولی در عمل هیچ رنگ و بوی اصیلی از اسلامیت ندارد. این نکتهای است که زید به پسران مغرور خویش نیز در نسبت با مسلمانی واقعی زید گوشزد میکند: «اگر تو مسلمانی از پدر داری او این گنج را به رنج خویش یافته است» همانطور که قبلا گفتیم روز واقعه یک اثر عاشقانه به معنای آثار رمانتیک متداول نیست، اما در بطن خود مفهومی عمیقتر را از عشق پرورش میدهد و در واقع با گذر از حس عاشقانه عبدالله به راحله به سوی عشق به حقیقت و راستی و عدالت و حق، نوعی منش انسانی متعالی را در این باب مطرح میکند. عبدالله در قسمتهای مختلفی از داستان درباره حس عاطفی خود به راحله سخن میگوید و حتی در مسیر هم چند بار چهره او در قالب شمایل دیگران چه آنجا که به ستارهای در آسمان مینگرد و چه آن جا که در خیمه پیرمرد بادیهنشین زنی را هم هیأت با محبوب میبیند، ملاحظه میکند و انگار رفته رفته عشق زمینی او با شیفتگیاش نسبت به حقجویی منطبق و درآمیخته میشود. در عین حال جملات پایانی عبدالله که مبنی بر در زنجیر بودن و پاره پاره بودن حقیقت است، باز حاکی از نگاهی دقیق به آن حادثه تاریخی است و میتواند در واقع تداوم آن نهضت متعالی را به سایر حرکتهای مشابه در طول تاریخ و در هر نقطه جغرافیایی تعمیم دهد.
روز واقعه برای اولین بار در جشنواره سیزدهم فیلم فجر به نمایش درآمد و با استقبال نسبی منتقدها مواجه شد. احمد طالبی نژاد از منتقدان به نام سینمای ایران، در یادداشتهای جشنوارهایاش شهرام اسدی را دارای یک ذهنیت حرفهای نسبت به سینما دانست و مسعود پورمحمد منتقد دیگر، روز واقعه را همسنگ با فیلم محمدرسولالله معرفی کرد. اما در زمان اکران عمومی برخی ایرادها به کار گرفته شد و حتی به نوعی بعضا نوع کارگردانی اسدی را مغایر با درونمایه مفهومی متن بیضایی دانستند. روز واقعه در جشنواره فیلم فجر هم خوش درخشید و در 11 رشته کاندیدای دریافت جایزه شد و از آن بین موفق به کسب سیمرغ بلورین به عنوان بهترین فیلم، بهترین موسیقی متن (مجید انتظامی)، بهترین صحنهآرایی (مجید میرفخرایی) و بهترین چهرهپردازی (عبدالله اسکندری) گردید. البته این جدا از سیمرغ بهترین فیلم در بخش فیلمهای اول و دوم بود که نصیب شهرام اسدی شد. روز واقعه در عین حال از استقبال تماشاگران نیز به دور نبود. یکی از نکات مربوط به اکران این فیلم آن بود که برخلاف روال متداول که در ایام سوگواری امام حسین(ع) سینماها تعطیل است، این فیلم بنا بر ماهیت و مضمونش همچنان در سینماها نمایش داده میشد. به هر حال فیلم روز واقعه اگرچه بنا بر بسیاری از اظهارات اگر توسط نویسنده متنش کارگردانی میشد میتوانست به مراتب ارزشمندتر و پرتأملتر باشد، اما در همین وضعیت کنونی اش فیلم قابل توجهی است و اسدی نیز به نوعی توانست برخی از توانمندیهای خود در حوزه کارگردانی را به منصه ظهور برساند و اثرش را جزو کارهای کم و بیش به یاد ماندنی سینمای ایران سازد.
از کسانی که این فیلم را ندیده یا علاقهبه دیدن مجدد آن هستند دعوت میکنیم تا در ایام اربعین حسینی مخاطب این فیلم از جشنواره زمستانی شبکه 4 سیما باشند.