دکتر ضابطیجهرمی: در ایران فرم ملی سینما «مستند» است
پنجمین جلسه از مجموعه درسگفتارهای تدوین با حضور دکتر احمد ضابطیجهرمی و با موضوع تدوین گرافیکی، روز گذشته در سالن مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، در این کارگاه آموزشی ضابطیجهرمی با تاکید بر جایگاه ارزشمند سینمای مستند گفت: حقیقت سینما را در سینمای مستند میتوان یافت؛ بدون فیلمنامه، بازیگر، صحنهپردازی و تنها با یک دوربین میتوان مخاطب را میخکوب کرد. من مدافع سینمای راستین هستم و از دید من سینما هیچگاه از آثار اینچنینی خالی نخواهد شد. فیلم مستند حتی در تقویت ایمان ما موثر است و فرم ملی سینما محسوب میشود. بسیاری از هنرهای ملی ایرانیها پیش از آشنایی ما با سینما، هنر مستند بوده است. بداههسازی و خلق هنر در لحظه همواره در شعر، ادبیات و موسیقی ما حضور داشته است و تمامی این آثار، مستند محسوب میشوند.
این استاد و مستندساز پیرامون تدوین و تعاریف آن اظهار کرد: هنر تدوین آن است که تصاویری را که دوربین گرفته است، با رابطهای معنادار و به زیبایی به هم متصل کنیم. تدوین یکی از مهمترین ابزارهای خلق شکل در فیلم است. اورسن ولز که آثارش الهامبخش فیلمسازان بسیاری بوده است، میگوید: تنها ابزاری که مولف و کارگردان فیلم میتواند فرم اثرش را کنترل کرده و در اختیار بگیرد، تدوین است.
وی ادامه داد: تصاویر گرفته شده باید به نوعی در کنار هم قرار گیرند که دارای معنا، ایده، احساس و عاطفه بوده و تخیلی را برانگیزند. در نتیجه تدوین باید هنر ایجاد رابطه میان نماهای منفصل از هم باشد که در مکانها و زمانهای گوناگون ضبط شدهاند.
به گفته جهرمی، براساس مطالعات نظری در شکلشناسی تدوین، چهار نوع رابطه کلی در هر فیلمی که دارای تدوین است، میتواند میان دو نما وجود داشته باشد. بوردول در کتاب هنر فیلم چهار قلمرو اصلی را برای انتخاب- کنترل در اختیار فیلمساز قرار میدهد: روابط گرافیکی، روابط ریتمیک، روابط فضائی و روابط زمانی که در این بحث رابطه گرافیکی مورد بحث ما است.
وی افزود: البته بوردول در این تقسیمبندی بیشتر به فیلمهای صامت توجه داشته و صدا را درنظر نگرفته است. به نظر من باید رابطه صوتی دو نما را هم به این قلمروها اضافه کرد.
ضابطیجهرمی با بیان این که عناصر اصلی کمپوزیسیون (شکل، حرکت و رنگ) عناصر رابطهساز در تدوین دو نما هستند، خاطرنشان کرد: در مبحث رابطه گرافیکی دو نما وقتی به مقوله همشکلی (تجانس کمپوزیسیونی) یا تشابه «بصری – حرکتی» دو نما میپردازیم، وارد بحث تدوین گرافیکی شدهایم. آشناترین و معمولترین تدوین گرافیکی، برش بر اساس تشابه حرکت دو نماست که به آن «برش انطباقی» (match cut) میگوئیم. این نوع برش، عمدتاً در شیوه تدوین تداومی (Continuity editing) به کار میرود.
وی در ادامه عنوان کرد: تدوین گرافیکی اساساً یک صنعت ادبی (شعری) است که آن را با عنوان صنعت جناس (pun) میشناسیم. در تدوین دو نوع جناس داریم: جناس بصری یا گرافیکی و جناس آکوستیکی صوتی.
این مستندساز کاربردهای عمده تدوین گرافیکی در فیلمسازی را این گونه برشمرد: انتقال سکانسهای فیلم، به ویژه هنگامی که جهش به جلو در زمان یا بازگشت زمانی (فلاش بک) در فیلمنامه مورد نظر باشد (عمدتاً در فیلمهای داستانی)، نمایش مشابهت شکلها (فیگورها)، اشیاء و حرکات به منظور مقایسه و تأکید بر قابلیت انطباقپذیری (در فیلمهای مستند علمی و آموزشی و فیلمهای انیمیشن)، پیگیری یک اکسیون مشخص وقتی در مکانها و زمانهای گوناگون روی میدهد، نمایش تکامل یا تحول یک فرایند یا یک پدیده وقتی که هر یک از مراحل آن با مرحله بعدی مشابهت دارد (مثلاً نمایش فرایند دگردیسی و یا استحاله در فیلمهای مستند علمی و تجربی)، وحدتبخشی و ایجاد ارتباط به رویدادها یا اکسیونهای پراکندهای که ظاهراً مغشوش و نامنسجماند (عمدتاً در فیلمهای مستند) و طراحی و ساخت تیتراژ فیلم.
در انتهای این جلسه، حاضران پرسشهایی را پیرامون تدوین گرافیکی مطرح کردند و دکتر ضابطیجهرمی به این پرسشها پاسخ داد.