چگونه ستاره روسی حجاب و عفاف را برگزید
اما ماشا همانقدر که بسرعت در آسمان شهرت و محبوبیت طلوع کرد خیلی زود نیز از صحنه ناپدید شد. این امر نه به دلیل افول ستارهٔ بخت وی بود و نه به علت از دست دادن «زیبایی چهره» یا «سحر صدا»؛ بلکه به این دلیل بود که: «ماشا مسلمان شد و لباس عفت و ایمان را بر درخششهای کاذب دنیوی ترجیح داد».
تفاوت بزرگ او با بسیاری از هنرمندان و خوانندگان دیگری که اسلام و حجاب را برگزیدهاند در این است که وی در اوج شهرت و در زمانی که تازه پیشنهادهای اغواکننده به سوی او رهسپار شده بود حجاب و عفاف را انتخاب کرد و به بیعفتی و جلوهگری پشت پا زد.
وی مسلمان شدنش را «لطف خدا» میداند و میگوید پس از اسلام آوردن احساس خوشبختی میکنم. ماشا معتقد است میل به عبادت خداوند، در فطرت همه انسانها نهاده شدهاست، پس اگر کسی میخواهد به سوی اسلام گام بردارد فقط باید اندیشه کند و از فطرت خود مدد بگیرد. او تأکید میکند: «اگر کسی نمیتواند راجع به خدا بیاندیشد حداقل سعی کند از خودش رهایی یابد و پلیدیهای نفسش را مهار نماید؛ رذایلی مانند خودپسندی، تکبر، حسد، ظلم، دروغ، خودستایی و خودنمایی».
ماشا که زنی تحصیلکرده است و به پنج زبان اروپایی تسلط دارد، به «غفلت مدرن مردم در عصر اطلاعات» اشاره میکند و میگوید: «امیدوارم کسانی که هنوز به دین اسلام مشرف نشدهاند لحظهای به خود بیایند و فارغ از انبوه اطلاعات پوچ و بیهودهای که چشم و گوش مردم این دوران را فرا گرفتهاست کمی اندیشه کنند».
وی در پاسخ به این سؤال که: «چرا گرایش به اسلام نسبت به ادیان دیگر بیشتر است و چرا بیشتر کسانی که به اسلام میگروند از بین اهالی هنر و موسیقی هستند؟» میگوید: «چون اسلام نسبت به ادیان دیگر، محکمترین اساس را دارد. تمام قواعد اسلام در زندگی کاربرد دارند و راه اسلام سعادتبخش است.» و ادامه میدهد: «امروز من این فرصت را دارم که مقایسه کنم قبلاً چه بودم و حالا چه هستم. من اکنون با حیات واقعی آشنا شدهام، پس خوشبختم».
ماشا الیلیکینا، ستاره سابق سینما، رقص و موسیقی، اینک حجابی اسلامی دربردارد و به تدریس در مدارس مشغول است. وی میگوید از جلوههای کاذب سابق متنفر است و امید دارد مردم با دیدن عکسهای نامناسبی که سابقاً از او در اینترنت منتشر شدهاست عبرت بگیرند و بدانند که میتوان به سوی خدا بازگشت، توبه کرد و از نو متولد شد.
توجه به تحول و بازگشت این هنرمند جوان، برای جوانان بسیار آموزنده است؛ بویژه برای دختران مسلمانی که گاه با وسوسههای مختلف، و تحت تأثیر زرق و برقهای ظاهری تمدن غرب، قدر گوهر وجود خود و نیز قیمت ارزشهایی نظیر حجاب را نمیدانند.
آنچه در پی میآید مصاحبه سایت روسی Islsm.ru با این هنرمند مسلمان شدهاست. خواندن این مصاحبه را به همه خوانندگان توصیه میکنیم مخصوصاً به دختران مسلمانی که گاه با وسوسههای مختلف و تحت تأثیر زرق و برقهای ظاهری تمدن غرب، قدر گوهر وجود خود و نیز قیمت ارزشهایی نظیر حجاب را نمیدانند:
***
چطور شد که تمام موفقیتها و درخششهای خود روی صحنه را زیر پا گذاشتی و به اسلام گرویدی؟
ماشا: من به لطف خداوند به سوی او گام برداشتم. این اراده خدا بود.
در زمانی که یک خواننده بودی آیا فکر میکردی که روزی اسلام بیاوری، روزه بگیری و به حج بروی؟
ماشا: نه؛ حتی به ذهنم خطور هم نمیکرد که روزی به حج بروم و از بهترین و گواراترین آب ـ یعنی«الآن خوشبختم، نه آن زمان که روی صحنه میدرخشیدم»
آب زمزم ـ بنوشم.
آیا راهی که برای مسلمانشدن طی کردی، مسیری طولانی بود؟
ماشا: من دو سال است که مسلمان شدهام. یک روز مطلع شدم که یکی از نزدیکترین دوستانم بر اثر یک حادثه در شهری دیگر به حالت کما رفتهاست. من نمیدانستم که چطور میتوانم به او کمک کنم. آن روز برای اولین بار نماز خواندم و دست به دعا برداشتم و از خدای بزرگ کمک خواستم.
روز بعد همان دوستم با من تماس گرفت و گفت: «در آن حالات بیهوشی من تو را میدیدم و تو خیلی زیاد به من کمک کردی!»، من در آن لحظه بسیار گریستم؛ زیرا برای اولین بار در زندگیام بود که چیزی از خدا میخواستم.
در حال حاضر به چه کاری مشغولی؟
ماشا: من پنج زبان اروپایی بلد هستم و در حال حاضر در مدرسه و دانشگاه تدریس میکنم. ضمناً برخی از نتهای مجاز شرعی را نیز مینویسم.
آیا موسیقی هم گوش میدهی؟
ماشا: بله؛ کارهای «گروه ریحان»، «گروه سامی یوسف» و «گروه کت استیونس» (که پس از اسلام آوردن نام خود را «یوسف اسلام» گذاشت) را گوش میکنم.
آیا چیزی از قرآن هم آموختهای؟ آیا آمادگی داری که زبان عربی را هم به آن پنج زبان اروپایی اضافه کنی؟
ماشا: در ابتدا فکر میکردم که آموختن زبان عربی مشکل باشد؛ اما آن را شروع کردهام و خیلی هم آن را دوست دارم و فکر میکنم کلیدی برای فهم دانش برتر باشد.
چرا گرایش به اسلام نسبت به ادیان دیگر بیشتر است؟ و چرا بیشتر کسانی که به اسلام میگروند از بین اهالی هنر و فعالان در کنسرت و موسیقی هستند؟
ماشا: اسلام نسبت به ادیان دیگر، محکمترین اساس را دارد. تمام قواعد اسلام در زندگی کاربرد دارند. راه اسلام سعادتبخش است.
از اینکه مسلمان شدهای چه احسای داری؟
ماشا: احساس خوشبختی. امروز من این فرصت را دارم که مقایسه کنم قبلاً چه بودم و حالا چه هستم. من اکنون با حیات واقعی آشنا شدهام، پس خوشبختم.
و چه تفاوتی با قبل داری؟
ماشا: ایمان به خدا زندگی مرا متحول کرد. میل به عبادت خداوند در فطرت و وجود همه انسانها نهاده شدهاست. من اطمینان دارم که خداوند به ما تفکر و تعقل ندادهاست تا بیاییم، زندگی کنیم، بخوریم، بخوابیم و بمیریم. خدا به ما فرصت زندگی کردن دادهاست تا به او برسیم.
آیا گاهی به موفقیتها و درآمد سابق خود فکر نمیکنی؟ حسرت آن دوران را نمیخوری؟!
ماشا: آن جلوهها، پس از مسلمان شدن، برایم بیارزش و منفور هستند.
از اینکه آشکارا خود را مسلمان معرفی میکنی هراس نداری؟
ماشا: نه نمیترسم. برعکس، تکلیف و وظیفه خود میدانم که دیگران را از راه گمراهی بازدارم و به عنوان الگویی برای آنها باشم.
از اینکه عکسهای سابقت در اینترنت هست ناراحت نیستی؟
ماشا: من خودم دوست ندارم به این عکسها نگاه کنم. اما اشکال ندارد که مردم آنها را ببینند تا برایشان عبرت شود و بدانند که انسان میتواند تولد دیگری داشته باشد و از نو به دنیا بیاید. انسان میتواند توبه کند و با انجام کارهای خوب، تمام سیاهیهای گذشتهاش را پاک کند، ان شاء الله.
اینک چه چیزی از «اسلام» میتوانی به دیگران بگویی؟
ماشا: اسلام میگوید: «اگر نمیتوانی راجع به خدا بیاندیشی حداقل سعی کن از قید خودت رهایی یابی و پلیدیهای نفست را مهار کنی؛ رذایلی مانند خودپسندی، تکبر، حسد، ظلم، دروغ، خودستایی و خودنمایی». اگر کسی میخواهد به سوی اسلام گام بردارد فقط باید اندیشه کند و از فطرت خود مدد بگیرد.
چه پیامی برای مسلمانان داری؟
ماشا: آرزو میکنم که کارهای نیک و عبادات برادران و خواهران دینی من مورد قبول خداوند متعال قرار بگیرد و رحمت خدا بر خانههای آنان ببارد.
و برای غیر مسلمانان؟
ماشا: امیدوارم کسانی که هنوز به دین اسلام مشرف نشدهاند لحظهای به خود بیایند و فارغ از انبوه اطلاعات پوچ و بیهودهای که چشم و گوش مردم این عصر را فرا گرفتهاست کمی اندیشه کنند.