کتاب «رازهای جذب اسپانسر و سرمایهگذار فیلم»
نشر مهرگانِ خرد، نخستین چاپ کتاب «رازهای جذب اسپانسر و سرمایهگذار فیلم» اثر مشترک سیدمحسن نبوی و سیده مریم نبوی، با مقدمه امیرشهاب رضویان را روانه بازار کتاب کرده است.
این اثر در 6 فصلِ با عنوانهای «سرمایهگذاری و اسپانسرینگ در سینما»، «مهارتها و ابزارهای فردی»، «فیلمنامه»، «مهارتهای ابزارهای فنی»، «استوری بورد و پاورپوینت و طرح تجاری فیلم» و «موضوعِ جذب سرمایه در سینما» تدوین شده است.
فصل نخست این کتاب به موضوعاتی مانند سرمایهگذاری در سینما، سرمایهگذاری چیست؟، روشهای سرمایهگذاری، سرمایهگذاران سینما چه کسانی میتوانند باشند؟، هجده سؤال دشوار که سرمایهگذاران فیلم میپرسند، اسپانسرینگ یا حامیان مالی سینما، اسپانسرینگ چیست؟، اسپانسرها چه انتظاراتی دارند؟، نکات مهم برای داشتن اسپانسر خوب و انواع اسپانسرینگ اشاره دارد.
در فصل دوم نیز مفاهیمی همچون مذاکره، سبکهای مذاکره، مراحل مذاکره، بخشهای مذاکره، انواع خندهها و مفهومهای آن، بایدها و نبایدها در آمادگی برای مذاکره، کارت ویزیت، اعتمادبهنفس و صداقت بررسی شده است.
نویسندگان در فصل سوم به مباحث طرح و ایده، بیستویک روش و تکنیک یافتن ایده، مخاطب خود را بشناسید، گسترش ایده و طرح، فرمت و شکل ظاهری فیلمنامه و شش بخش اصلی ظاهر فیلمنامه پرداختهاند و فصل چهارم را به توضیح مواردی مانند جایگذاری چیست؟، آیا تبلیغات جای گذاری، وجه هنری فیلم را پایین میآورد؟، انواع جایگذاری در صنعت فیلم، مزایای کلیدی جایگذاری، ریسکهای کلیدی جایگذاری، بازنویسی فیلمنامه برای تأمین اهداف اسپانسر و سرمایهگذار در قالب هنری و دستورالعمل هفت مرحلهای برای بازنویسی فیلمنامه اختصاص دادهاند.
استوری بورد چیست؟، فواید استوری بورد، پاورپوینت و فرآیندهای اساس یک پاورپوینت مؤثر موضوعات فصل پنجم این کتاب است و طرح تجاری چیست؟، قسمتهای اصلی طرح تجاری فیلم و هفت قدم اصلی در تنظیم طرح تجاری فیلم در فصل پایانی کتاب مطرح شده است.
نخستین چاپ کتاب «رازهای جذب اسپانسر و سرمایهگذار فیلم»با شمارگان 500 نسخه در 117صفحه، به بهای 9 هزار تومان از سوی نشر مهرگان خرد روانه منتشر شده است.
نقد:
کت برای دکمه
نگاهی به کتاب «رازهای جذب اسپانسر و سرمایهگذار فیلم»
امید نجوان
پدیدآورندگان: محسن و مریم نبوی (با مقدمهای از امیرشهاب رضویان). انتشارات: مهرگان خرد. چاپ نخست: ۱۳۹۴. پانصد نسخه. نُه هزار تومان.
آنچه پس از مطالعهی رازهای جذب اسپانسر و سرمایهگذار فیلم به ذهن میرسد شباهت گردآوری این کتاب با ماجرای «دوختنِ کُت برای دکمه» است! یک راهنمای کوچک و جمعوجور برای فیلمسازانِ علاقهمند به پیدا کردن حامیِ مالی که اگر بخشهای کاملاً مرتبط با این موضوع (مقالههایی درباره نحوهی سرمایهگذاری در سینما و همچنین ارائهی طرح تجاری فیلم) را با هم جمع بزنیم و از حجم نهچندان زیادِ آن (۱۱۷ صفحه) کم کنیم، اصل مطلب به اضافهی مقدمهی کتاب بسیار اندکتر از حجمی که باید جلوه میکند؛ چیزی در حدود ۴۵ صفحه!
اما آنچه باعث میشود مخاطب بالقوهی چنین کتابی درباره محتوای آن کنجکاو و طبعاً نسبت به مطالعهی آن ترغیب شود، سابقهی - البته نهچندان طولانیِ - محسن نبوی در زمینهی فیلمنامهنویسی و همکاریاش با امیرشهاب رضویان در تعدادی از کارهای اخیر او (بهخصوص واپسین فیلمش یک سرقت عاشقانه) است؛ یک فیلم قوامنیافته، در حد فاصل کمدی موقعیت، طنز تلویزیونی و درامی عاشقانه که در نگاه نخست بعید به نظر میرسد موفق به جلب نظرِ سرمایهگذار و حامیِ مالی شده باشد اما به شهادت تیتراژ فیلم ظاهراً از پس چنین کار دشواری برآمده است؛ و اتفاقاً همین نکته میتوانست نقطهی عزیمت و تشویق بسیاری از مخاطبانِ این کتاب به سوی «نحوهی صحیح جذب سرمایه» باشد؛ یعنی آنچه رضویان در مقدمهی کتاب بهدرستی از آن به «پدیدهای جدی» یاد کرده است؛ فرایندی که به گفتهی او «سالهاست در سینمای سایر کشورهای دارای صنعت سینما تجربه و اجرا شده» و امید است که «در ایران نیز بهتدریج به ابزاری در جهت تولید فیلم» تبدیل شود (صفحهی ۱۴). ناگفته نماند رضویان در متن خود از لفظ امیدواری استفاده نکرده و آنچه به وجود یک تفاوت کوچک در نوع نگاه او (نسبت به این مقوله) دامن میزند استفاده از فعل «میشود» در پایان این جمله است؛ جملهای که نشان میدهد از نگاه او ظاهراً این فرایند از چندی پیش آغاز شده است و نویسنده بیشتر از اینکه نسبت به تحقق آن امیدوار باشد، منتظر روبهرویی با نخستین نتیجههای چنین فرایندی است.
«آسیبشناسیِ عدم توسعهی اصولیِ حضور سرمایه و اسپانسر در سینمای ایران» که در بخشهایی از این کتاب به آن پرداخته شده است نیز بیشتر از آن جهت اهمیت دارد که در کشور ما بخش عمدهای از تولیدهای سالانهی سینما از طریق حمایتهای بیدریغِ مستقیم یا غیرمستقیمِ دولتی، سرمایهگذاریهای گیج و بیهدف، و مهمتر از همه رانتهای فردی، گروهی و جناحی به سرانجام میرسد؛ یعنی درست همان چیزی که در مقابل «توسعهی اصولی» و «نحوهی صحیح جذب سرمایه» قرار دارد.
با این همه آنچه زمان مطالعهی این کتابِ جمعوجور را کموبیش لذتبخش میکند تلاش برای انتقالِ تنها گوشهای از مناسبات حرفهای و موجود میان تولیدکنندهها و سرمایهگذارهای «حرفهای»، آن هم در فضایی کاملاً «رسمی» است. حامیان تیزبینِ فرهنگ و سیاست که به روایت محتوای این کتاب، حتی به اندازه و نوعِ فونتِ فیلمنامه، نحوهی صفحهآرایی و صحافیِ متن، زبانِ بدن [در هنگام دیدار و مذاکره]، نحوهی دست دادن، لبخند زدن، نحوه و میزان آن (!) و همچنین کیفیتِ کارتِ ویزیت و آنچه شاید روی آن نوشته شود نیز حساسیت دارند! به عبارتی دیگر آنچه تأثیرگذاری این کتاب بر مخاطبانش را کمی کمرنگ میکند، بخشهایی از آن است که احتمالاً توسط همکار نویسنده (مریم نبوی) از متنهای خارجی ترجمه شده و سپس به متنِ گردآوریشده توسط خود او اضافه شده است؛ بخشهایی که به دلیل تفاوتهای فرهنگی، تجاری و حتی هنری، از کمترین میزانِ نزدیکی با فضای واقعی و حاکم بر سینمای ایران برخوردارست؛ آن هم در شرایطی که به دلیل وجودِ رکودی دیرپا در اقتصاد کشور، اِعمال تحریمهای دشوار اقتصادی و عدم همکاری بانکهای خارجی برای تبادل و انتقال پول یا ارز، دستکم فعلاً امکان جذب سرمایههای خارجی به صورت «رسمی» و «قانونی» وجود ندارد؛ به عنوان مثال در بخش «انواع اسپانسرینگ» کتاب یا مقالههای مربوط به حمایتهای مالی، از یک فیلمبردار به نام «تِد» یاد شده که در قبال استفاده از لوگوی یکی از شرکتهای ساخت دوربین فیلمبرداری، امکان پیدا میکند تجهیزات مورد نظرش را از همان شرکت و به صورت رایگان دریافت کند یا اگر عکس یا مقالهای از او با لوگوی آن شرکت منتشر شود، به دلیل تبلیغ «برند» مورد نظر، یک فقره چک دریافت خواهد کرد! در این بخش همچنین از مشوقهای مالی جالبی یاد شده که «مثلاً اگر عکستان را در یک مجله یا وبسایت مشهور قرار دهید، به صورت تشویقی، از شرکت یک چِک انعام دریافت خواهید کرد.» (صفحهی ۳۵) در حالی که در کشور ما به دلیل محدودیتهای قانونی و عدم ضمانتهای اجرایی، حتی دریافت هزینهی آگهیهای تبلیغاتی و بازرگانی هم با مشکلهای عجیب و پیشبینینشدهای روبهرو است؛ تازه آن هم پس از جلب نظر صاحب یا صاحبان سرمایه و توافق روی محتوای «تبلیغ مستقیمِ» یک برند یا لوگوی خاص! در چنین شرایطی بخش سوم کتاب - که شامل آموزش و پرداختن به روشهای فیلمنامهنویسی است - با وجود ضروری بودن «ایدهی جذاب» برای «ساخت یک فیلم درخشان» کمی اضافی به نظر میرسد؛ بهخصوص به دلیل عدم پرداختن به ویژگیِ «فیلمنامههای مناسبِ حمایتهای مالی در ایران» که قاعدتاً باید مهمترین بخش این کتاب باشد که متأسفانه نیست؛ فیلمنامههایی از نوعکشتیشکسته (رابرت زمِکیس) که به شهادت این کتاب (در صفحهی ۸۷۷) موفق شده با اضافه کردن یک توپ (از محصولات شرکت «ویلسن») به خط اصلی داستان و ایجاد فضایی برای اشارهی مستقیم و غیرمستقیم تام هنکس به آن، عنوانِ «یکی از مؤثرترین تکنیکهای جایگذاریِ تبلیغاتی» را به خود اختصاص دهد. در حقیقت اگر نویسنده یا گردآورندهی کتاب موفق شده بود نمونهی ایرانیِ این نوع جذب حمایتهای مالی و البته نحوهی انجام آن را به متن خود اضافه کند، اینک با کتابی یکسره متفاوت روبهرو بودیم؛ کتابی کاملاً کاربردی که شاید میتوانست سرنوشت فیلمسازان مستقل و دور از حمایتهای دولتی را تغییر دهد و نهتنها برای آنها بلکه برای سایر علاقهمندان به جذب حمایتهای مالی نیز کارآمد و مؤثر باشد.
در شکل فعلی و با تمام تلاشهای آشکاری که برای گردآوری منابع و سپس نگارش این کتاب صورت گرفته است، متأسفانه باید پذیرفت رازهای جذب اسپانسر و سرمایهگذار فیلم به هدف اصلی خود - که رمزگشایی از چنین رازهای جذابیست! - دست پیدا نکرده است؛ رازهایی که در وضعیت فعلی و برای بهبود کیفیتِ کتاب، نیازمند تحقیقی گستردهتر، بومیسازی اطلاعات عمومی آن و صد البته بازنویسیِ دوباره است.