نیک سیترمن کارمند جوان و پرشور "راه آهن" بود.
مشهور بود که مرد بسیار "فعال و پرکاری" است.
همسر بسیار خوب، دو فرزند و دوستان فراوان داشت.
یکی از روز های تابستان به کارکنان قطار اطلاع داده شد به خاطر سال روز تولد رئیس می توانند یک ساعت کارشان را زودتر "تعطیل" کنند.
نیک در حالی که آخرین واگن قطار را بررسی می کرد، در "کوپه ای" که "یخچال قطار" بود "محبوس شد."