مرور تاریخ سینمای ایران نشان می دهد که هیچ کس به اندازه مسعود کیمیایی در خلق قهرمان و شخصیت های ماندگار از نظر کیفی و کمی موفق نبوده است. هرچند میزان محبوبیت و مقبولیت قهرمانان فیلم های کیمیایی به یک اندازه نیست و از قیصر و گوزن ها تا رضا سرچشمه و جلال سروش در ۲ فیلم جرم و قاتل اهلی، نزول و افول قابل ملاحظه ای داشته اما همچنان می توان کیمیایی را استاد قهرمان سازی در سینما دانست.
سینمای آمریکا به عنوان اصلی ترین جریان سینمایی که الگو و متدهای فیلم سازی سراسر جهان به طور عمده ای از آنجا تعیین شده و می شود؛ تاثیرات زیادی در سینمای ایران و فیلمسازان نسل های مختلف فیلمسازی گذاشته است. از جمله مهم ترین افرادی که از سینمای آمریکا الهام گرفته و خودش نیز در گفت و گوها و نوشته هایش به آن اذعان کرده می توان به مسعود کیمیایی اشاره کرد. کیمیایی به پیروی از فیلمسازان کلاسیک سینمای آمریکا همچون ساموئل فولر، سم پکین پا و ... به نوعی سینمای کلاسیک آمریکا را ایرانیزه کرد و بهترین و سنجیده ترین گرته برداری را از صنعت هالیوود و دوران طلایی آن و در راستای ارتقای سطح کیفی سینمای ایران انجام داد. به طوری که وی را از جمله سینماگران موج نوی سینمای ایران نیز به شمار می آورند.
قهرمان سازی و خلق شخصیت های الگوپذیر از جمله مهم ترین المان ها و ویژگی های سینمای آمریکا محسوب می شود که مسعود کیمیایی نیز در آثارش از این الگوپذیری استفاده جامع و کاملی کرده است، به گونه ای که در تمامی آثار مسعود کیمیایی شاهد قهرمان های آرمانخواه، انتقام جو و گاهی یاغی هستیم که علیه ظلم و بی عدالتی جامعه به پا خاسته و گاهی کیمیایی به خاطر همین قهرمان سازی به معنای یاغی گری و فردگرایی مورد تقبیح قرار گرفته و به بی قانونی و فرار از مدرنیته و تمدن شهری متهم شده است.