بعضی اوقات فیلم هایی که از روی داستان های واقعی تاریخی ساخته می شوند چنان از واقعیت ماجرا دور می شوند که باید آن ها را فیلم های فانتزی دانست. اما در کمال ناباوری این فیلم ها چنان استادانه و زیبا ساخته می شوند که کسی به واقعیت داشتن یا نداشتن داستان تاریخی آن ها اعتنایی نکرده و فیلم با استقبال منتقدان و موفقیت تجاری روبرو می شود. فیلم های زیادی وجود دارند که علی رغم داشتن چنین گاف های تاریخی واضحی توانسته اند دل تماشاگران و منتقدان را به دست آورده و به فیلم های افسانه ای و موفقی تبدیل شوند. در ادامه ی ان مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلمی آشنا کنیم که بر اساس یک داستان تاریخی واقعی اما با دستکاری های تاریخی زیاد ساخته شده و اکثر آن ها موفق بوده اند.
فیلم حماسه یک سرباز یکی از 10 فیلم برتر سینمای روسیه است.
فیلم تغزلی ولادیمیر چوخرای درباره سربازی که در هنگامه جنگ با انهدام سه تانک نازی ها تشویقی می گیرد و در بازگشت به زادگاه خود درگیر عشقی پرشور می شود.
زنی زیبا و نازا پیش پیامبر زمانش میرود و میگوید از خدا فرزندی صالح برایم بخواه. پیامبر وقتی دعا میکند و وحی میرسد او را نازا خلق کردم. زن میگویدخدا رحیم است و میرود.
سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید نازا است.
زن اینبار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.
سال سوم پیامبر وقت زن را با کودکی در آغوش میبیند. با تعجب از خدا میپرسد: بارالها، چگونه کودکی دارد اوکه نازا خلق شده بود؟!
وحی میرسد: هر بار گفتم عقیم است، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت.
اسپیدریسر آغاز می کند مجموعه ای گزیده شده از عنوانی با همین نام (Speed Racer) می باشد. جوانی با نام Go Mifune قصد دارد تا با کمک دوستان، خانواده و ماشین بسیار قوی پدرش یعنی Mach 5 به بهترین راننده مسابقات ماشین سواری تبدیل شود و ...
کارتون «بن تن» تولید سال 2007 در کشور آمریکاست که تاکنون در 4 فصل و 52 قسمت به بازار عرضه شده و تاثیرات بسیاری بر کودکان تمام سنین گذاشته است. تاثیر این کارتون بر بچه ها به حدی است که در بازی های خود از شخصیت این کارتون الگوبرداری می کنند، به وسایل و اسباب بازی های مرتبط با این شخصیت علاقه شدیدی دارند و حتی نگرش آنها در مورد جهان و زندگی نیز تحت تاثیر این کارتون قرار گرفته است.
ممکن است والدین به دلیل علاقه زیاد کودکان، از جنبه های مثبت و منفی که شخصیت های این کارتون بر کودکانشان می گذارند غادفل باشند و اطلاعی از اینکه آیا دیدن اینگونه کارتون ها برای کودکان مفید هستند یا مضر نداشته باشند. در این بخش ابتدا به معرفی داستان کارتون و سپس به بیان جنبه های مثبت و منفی آن می پردازیم.
داستان
این کارتون از جایی شروع می شود که بنجامین تنیسون، یا همان بن تن ده ساله قرار است تعطیلات را با پدر بزرگ خود بگذراند و تمام سال را برای این تعطیلات برنامه ریزی کرده است. او بعد از اینکه سوار ماشین پدربزرگش می شود دختر عموی خود، گوئن، را که هم سن اوست و برای گذراندن تعطیلات با پدر بزرگ آمده است می بیند.
بن که تمام نقشه های خود را برای تعطیلات نقش بر آب می بیند، بسیار ناراحت می شود و پس از ورود به جنگل از پدر بزرگ جدا می شود و داخل جنگل می رود. ناگهان شهاب سنگی به سمت او می آید و در نزدیکی او به زمین برخورد می کند. بن به سمت آن شهاب می رود و در کمال تعجب می بیند که ناگهان آن شهاب که بیشتر به یک توپ فلزی شبیه بود، باز و یک ساعت مچی داخلش نمایان می شود.
او دستش را به سمت ساعت دراز می کند و ساعت به دور دست بن می پیچد. پس از مدتی بن متوجه می شود که با هر بار فشار دادن دکمه ای در آن ساعت می تواند به شکل یکی از ده موجود فضایی و خیالی با قدرت بسیار بالا تبدیل شود و وظیفه دارد علیه شر در تمام کهکشان مبارزه کند. او همراه با دختر عمو و پدربزرگش به مسافرت می پردازد و سعی می کند به وظیفه خود عمل و به دیگران کمک کند. (بازی بن تن)
حجتالاسلام والمسلمین محمدی، نماینده ولی فقیه و رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه کشور در حاشیه اختتامیه نخستین کمپین کشوری تولید محتوا با موضوع وقف که با میزبانی اداره اوقاف و امور خیریه فارس برگزار شد، درباره اهمیت ورود هنرمندان به مسئله وقف گفت: سازمان اوقاف نیازمند بیان هنرمندانه و عالمانه اهداف خود است که با اجرای چنین برنامههایی خود را به این اهداف نزدیک میکنیم و متوجه این مسئله هستیم که اگر بخواهیم درصدد جلب نظر مخاطب باشیم باید با کمک هنر و رسانه مأموریتهای خود را اطلاعرسانی کنیم.
وی با بیان اینکه زبان هنر، رساترین زبان است، افزود: تعداد زیادی از هنرمندان با تجربه کشور در حوزه وقف وارد شده و کمک میکنند و همین مسئله برای ما یک موفقیت است.
هدیه تهرانی، سید جواد رضویان و خیلی از هنرمندان کشور به کمپین "تا یک حسرت ملی تنها 50 یوز باقیست" پیوستند. شما هم به این کمپین بپیوندین
#یوزتاابد
اینستاگرام هنرمندان سینما و تلویزیون
1- شهاب حسینی https://www.instagram.com/shahaab_hosseini
2- رضا عطاران https://www.instagram.com/rezaattaran
3- محمد رضا گلزار https://www.instagram.com/rezagolzar
4- بهنوش بختیاری https://www.instagram.com/behnoosh_bakhtiari
5- امین حیایی https://www.instagram.com/amin.hayai
6- مهناز افشار https://www.instagram.com/mahnaz_afshar
7- محسن تنابنده https://www.instagram.com/mohsen.tanabandeh
8- پریوش نظریه https://www.instagram.com/parivashnazarieh
9- پزمان بازغی https://www.instagram.com/pejmanbazeghioriginal
10- لیلی حاتمی https://www.instagram.com/leilahattami
11- رامبد جوان https://www.instagram.com/Rambodjavan1
12- شبنم قلی خانی https://www.instagram.com/shabnamgholikhani
13- مهدی پاکدل https://www.instagram.com/mehdipakdel
14- لاله اسکندری https://www.instagram.com/laleheskandari
15- الناز شاکردوست https://www.instagram.com/elnazshakerdoost
16- ترانه علی دوستی https://www.instagram.com/shabnamgholikhani/
17- سیدجواد رضویان https://www.instagram.com/sj_razavian
18- عادل فردوسی پور https://www.instagram.com/ferbosi_por
19- عزت الله ضرغامی https://www.instagram.com/zarghami.ez
20- حسین فردرو https://www.instagram.com/hosseinfardroo
بازیگر ترکیهای حضور در فیلم سینمایی «جن زیبا» و ایفای نقش یک زن ایرانی را در این کار تجربهای متفاوت دانست.
سخنان جالب بازیگر ترکیهای از تجربه چادر سرکردن!
به گزارش سینماخبر : نورگل یشیلچای در این فیلم نقش زنی را باز میکند که بعد از یک حادثه توانایی صحبت کردن را از دست میدهد. او که از دو هفته قبل در ایران به سرمیبرد جزئیاتی را درباره نقش دلارام در فیلم «جن زیبا» بیان کرد.
او با اشاره به اینکه حضور در این نقش برای او تجربهای تازه بوده است، گفت: «عادت به سرکردن چادر برایم سخت بود، اما به نسبت روزهای نخستین الان خیلی بهتر هستم در این زمینه. در اینجا همکارانم به من میگویند چادر خیلی به من میآید. خودم هم حس میکنم چادر به من میآید و زیبایی اسرار آمیزی میدهد، زیبایی اسرارآمیز سینمای ایران همین نیست؟»
سریال شب دهم / ۱۳۸۰ / حسن فتحی
بعد از «روایت عشق» سریال «شب دهم» تقریبا اولین سریال بلند و موفقی است که در گروه فیلم و سریال شبکه یک سیما درباره واقعه عاشورا ساخته شد و در قالب اجرای تعزیه مستقیما به روایت وقایع آن سال ها پرداخت . در «شب دهم» حیدر خوش مرام (با بازی درخشان حسین یاری) از لوطی های یکی از محلات تهران قدیم، دل باخته یکی از شاهزاده های قجری (با هنرمندی کتایون ریاحی) می شود. دختر، شرط ازدواج را اجرای ده شب تعزیه در زمانی که از سوی رضاخان اجرای مراسم مذهبی ممنوع بود، قرار داده بود و حیدر به اتفاق دوستانش، جهت اجرای این خواسته همت می گمارد و…
شب دهم سریالی مناسبتی(ویژه محرم) خوش ساخت و پرداخت شب دهم روایتی است از سیر گذر از عشق زمینی به عشق آسمانی حیدر خوش مرام از لوطی های یکی از محلات قدیم تهران که در پی یک شکست،لاعلاج و طبق شرط مجبور به سرقت از یکی از خانواده های قجر میشود. توطئه و عشقی جانسوز در انتظار دلدادۀ قصۀ ماست.
بازیگران: حسین یاری، کتایون ریاحی، رویا تیموریان، ثریا قاسمی، محمود پاک نیت و...
نویسنده و کارگردان:حسن فتحی
موسیقی: فردین خلعتبری
عزیزان مهربانم
کمتر از من استفاده می کنم
پیشنهاد می کنم شما هم از من گذر کنید
و گاهی بهتره خودتون رو به نام خودتون صدا کنید.
کتایون ریاحی/ بنیاد نیکوکاری کمک کودکان نیازمند کاشت حلزون
Clash of Clans نام یکی از انقلابیترین بازیهاست که صنعتی جدید در دنیای بازیها ایجاد کرد. بازی کلش آف کلنز (به معنی برخورد قبایل، جنگ قبایل) یک بازی موبایلی است که شرکت Supercell آن را تولید کرده.
تاریخچه و معرفی شرکت Supercell
بی شک Clash of Clans نام یکی از انقلابی ترین بازیها و محصولات دیجیتالی است که خود صنعتی جدید در دنیای بازیها ایجاد کرد. Clash of Clans یا کلش آف کلنز (به فارسی برخورد قبایل، جنگ قبایل) یک بازی موبایلی میباشد که توسط شرکت Supercell برای اولین بار در تاریخ ۲ آگوست ۲۰۱۲ برای سیستمعاملهای iOS شرکت اپل عرضه شد. شرکت Supercell یک شرکت در صنعت بازی سازی است که در سال ۲۰۱۰ در شهر هلسینکی (Helsinki) پایتخت کشور فنلاند افتتاح شد. از ابتدا، ساخت بازیهای موبایلی سرلوحه کار و فعالیت این شرکت قرار گرفت. این شرکت ابتدا بازی Hay Day را در تاریخ ۲۱ ژوئن ۲۰۱۲ معرفی کرد و دو ماه بعد بازی انقلابی خود یعنی Clash of Clans را معرفی و عرضه کرد. Supercell به خاطر موفقیت چشم گیر و بسیار تحسین برانگیز خود در اکتبر ۲۰۱۳ نیمی از سهام خود را با قیمت خارق العاده ۲٫۱ میلیارد دلار به شرکت ژاپنی موسوم به GungHo Online Entertainment و شریک کاری این شرکت یعنی SoftBank واگذار کرد.
شاید این اقدام یکی از دلایل محبوبیت بازیهای این شرکت باشد. SoftBank با سرمایه گذاری هنگفت و تبلیغات بسیار زیاد، محبوبیت بازیهای Supercell به ویژه Clash of Clans را تضمین کرد. به دنبال همین محبوبیت، نسخه مخصوص سیستمعاملهای اندروید نیز در ۷ اکتبر ۲۰۱۳ به طور رسمی عرضه شد. شرکت Supercell با عرضه ۳ بازی محبوب و جهانی خود یعنی Hay Day ,Boom Beach و Clash of Clans در حال حاضر تقریباً یک سوم یا حتی نصف سهم بازار بازیهای آنلاین موبایلی را در اختیار دارد. اگرچه این بازیها همگی رایگان هستند اما دارای قابلیت پرداخت درون برنامهای برای خرید محصولات میباشند. عمق موفقیت Supercell زمانی مشخص میشود که طبق آمار و ارقام رسمی، این شرکت در تنها یکی از روزهای سال ۲۰۱۳ و از دو بازی Hay Day و Clash of Clans توانسته است ۲٫۵ میلیون دلار کسب درآمد داشته باشد! این در حالیست که درآمد سالیانه این شرکت در سال ۲۰۱۳ مبلغی برابر با ۵۱۹ میلیون یورو بوده است. در سال ۲۰۱۴ درآمد این شرکت ۳ برابر سال پیش بود و Supercell توانست تا پایان سال ۲۰۱۴ میلادی درآمدی بالغ بر ۱۵۴۵ میلیون یورو داشته باشد! نتایج نشان میدهند که درآمد این شرکت در سال ۲۰۱۵ نیز با سیر صعودی همراه است و تا نیمه اول سال ۲۰۱۵، بیش از ۱۲۰۰ میلیون یورو به حسابهای این شرکت واریز شده است. شرکت Supercell حداقل ۶۰% این درآمدزایی را مدیون بازی Clash of Clans میباشد. گفتنی است که سبک اصلی بازیهای Supercell استراتژیکی میباشند. از دیگر بازیهای نه چندان معروف این شرکت میتوان بازیهایی همچون Pets vs Orcs و Battle Buddies ،Spooky Pop را نام برد.
آخرین اثر مایکل مور، کارگردان فیلمهای مستند بولینگ برای کلمباین و فارنهایت ۹/۱۱، ویرانگرترین در عین حال سرخوشانهترین فیلم اوست.
نمیتوانم ادعا کنم که مطلب پیشرو مروری بیطرفانه است برآخرین ساخته مایکل مور ؛ دیگر به کجا حمله کنیم . حتی اگراز اینکه من شش سال برای مور، ازجمله در پروژهی قبلیاش: کاپیتالیسم: یک داستان عاشقانه، کار کردهام بگذریم؛ من ممکن است زندگیام را به او مدیون باشم. آنهم از طریق بیمهی با کیفیت و کسری-ناپذیری که برای کارمندانش فراهم میکند.
با اینحال آنچه را که در تحلیلم ممکن است به سبب این جانبداری از دست داده باشم، در شناختم از سابقه حرفهای مور بازیافتهام. من حتی از تاریکترین و محفوظترین راز او هم باخبرم؛ یعنی از اسم اصلی روزنامهی آلترناتیوی که در دههی هفتاد در شهر فلینت میشیگان راه انداختهبود. بنابراین با اطمینان میتوانم بگویم که مستند دیگر به کجا حمله کنیم ویرانگرترین اثری است که مور تا بهحال پدید آورده است. او این کار را بهحدی مرموزانه انجام داده که شاید حتی متوجه نشوید دقیقاً چه چیزی را ویران میکند.
کل فیلم بهقدری سرخوشانه است که کاملاً برخلاف رویه معمول مایکل مور بهنظر میرسد. این سرخوشی در حدی است که خودش ابتدا میخواست آن را فیلمِ شادِ مایک بنامد.
در نگاه اول شاید، دیگر به کجا حمله کنیم سفرنامه سرخوشانهای بهنظر رسد که مور در آن ضمن لذت بردن از تعطیلاتی طولانی، به تعداد زیادی از کشورهای اروپایی و تونس «حمله میکند» تا بهترین ایدههای آنها برای زندگی را بدزدد و با خود به آمریکا بیاورد. مثلا در مدارس دولتی فرانسه، سرآشپزهایی را میبینیم که در وقت نهار وعدههای غذایی متنوعی شامل بهترین انواع غذاهای دریایی را برای دانشآموزان طبخ و در ظروف چینی سرو میکنند. من امسال از تماشای هیچ فیلم دیگری انقدر نخندیدم که در این فیلم از دیدن صحنهای که در آن کودک هشت ساله فرانسوی با چنان حیرت و وحشتی به عکسهای زنگ نهار مدارس آمریکایی مینگرد.
کل فیلم بهقدری سرخوشانه است که کاملاً برخلاف رویه معمول مایکل مور بهنظر میرسد. این سرخوشی در حدی است که خودش ابتدا میخواست آن را فیلمِ شادِ مایک بنامد. قطعاً برای من اولین بار بود پس از تماشای یکی از مستندهای او با روحیهای عالی از سینما خارج میشدم. آنچه باعث این حال خوب من شد، پیام پنهان فیلم است که اگر شما هم موفق به دیدنش شوید، همین حس را خواهید یافت.
مایکل مور یکی از مشهورترین مستندسازان آمریکایی پیش از انتخابات علیه دونالد ترامپ موضع میگرفت و حالا بعد از نزدیک یک سال از انتخابات آمریکا هنوز بر سر مواضع خودش هست.
مایکل مور مستندساز برنده اسکار فیلمهای «فارنهایت 11/9» و «سیکو» اخیراً نمایشی با نام «شرایط تسلیم من» را در برادوی کار کرده بود اما ظاهراً مجبور به تعطیلی آن شده است. دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا با اشاره به برنامه مایکل مور در توییتر خودش با لحنی کنایهآمیز نوشته از این که این نمایش «درهم و برهم» یک شکست کامل بود و مجبور به تعطیلی شده ناراحت است. این پیام در صفحات اجتماعی مایکل مور را بهشدت عصبانی کرد طوری که در پیامهایی پرتعداد پاسخ آقای رئیس جمهور را داد.
او در پیامهایی جداگانه توییت کرد: «تو حتماً نمایش فوقالعاده موفق من در برادوی را با ریاست جمهوری خودت اشتباه گرفتی که یک شکست کامل است و بهزودی تمام میشود. امروز در جنگ بیپایان ما در افغانستان یک سرباز آمریکایی کشته شد و شش نفر مجروح شدند. تو رئیس جمهوری و حتی از این موضوع خبر نداری، بهجای آن تو خبر داری که من یک ستاره برادوی هستم و حدس میزنم این بیشتر تو را اذیت میکند، متأسفم. دادگاه عالی دادستان مولر بهتازگی اولین محکومیت قضایی دولت تو را تأیید کرد. آیا میخواهی حواس ما را از این موضوع پرت کنی؟ 38 روز پس از طوفان ماریا ¾ پورتوریکو (هموطنان آمریکایی ما) برق ندارند. باز تو از اینکه مردم زیادی نمایش برادوی من را دیدهاند ناراحتی، متأسفم. مردم میگویند توییتر حواس تو را از ریاست جمهوری پرت کرده اما بهنظر من توییتر ریاست جمهوری توست، این تنها کاری است که میدانی چطور باید انجام بدهی».
مور در بخش دیگری از پیامهایش به رئیس جمهور آمریکا گفته که نمایش او با وجود صندلیهای ارزانقیمت 29دلاری و بلیطهای رایگان دانشآموزی پرفروشترین اثر غیرموزیکال تابستان برادوی شد و در نتیجه این برنامه مجبور به تعطیلی نشد، بلکه از ابتدا بهخاطر تعهد مور به یک برنامه تلویزیونی و ساخت فیلمی جدید گفته شده بود که فقط 12 هفته اجرا میشود. مایکل مور در یکی دیگر از پیامهایش نوشت: «دونالد! به این کار در برادوی «مشارکت محدود» میگویند. کاری که ما قصد داریم با ریاست جمهوری تو انجام دهیم».
گفتنی است کارگردان «ترامپلند» و «بعد از این به کجا حمله کنیم؟» همین طور قول داده تا تابستان آینده دوباره این نمایش را در برادوی روی صحنه ببرد.
مجموعه داستان "تفنگمو زمین نذار" توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر شد.
به گزارش روابط عمومی مسجد مقدس جمکران، در هفته دفاع مقدس، مجموعه داستان کوتاه «تفنگمو زمین نذار» اثر سیدمیثم موسویان از سوی انتشارات کتاب جمکران منتشر شد.
«تفنگمو زمین نذار» در سه فصل تنظیمشده است. تمامی داستانهای این مجموعه، در ژانر دفاع مقدس بوده که زبان برخی از داستانها زبانی طنز است و لبخند را بر لب مخاطب مینشاند و صحنههای تصویر شده در داستانهای دیگر، غمانگیز و متأثرکننده است.
فصل نخست این کتاب، حول محور مسائلی که بازماندگان رزمندگان با آن دستبهگریبان هستند، شکلگرفته است. فصل دوم به ماجراهایی که برای اسرا رقم خورده میپردازد و فصل سوم، ماجرای خود رزمندگان در خط مقدم است. داستانهای این مجموعه از واقعیت و تاریخ جنگ نشات گرفتهاند اما اصل بسیاری از داستانهای فصل سوم نیز واقعی است، هرچند که مسائل پیرامونی آنها پرداخته ذهن نویسنده باشد.
حبیب الله بهمنی گارگردان سینما و تلویزیون در گفت وگو با خبرگزاری «حوزه» با بیان این که آنچه در برنامه های نمایشی تلویزیون مشاهده می شود، چندان با الگوهای اسلامی همخوانی ندارد، اظهار کرد: در سریال ها و فیلم های مختلفی که از شبکه های سیما روی آنتن می رود، شاهدیم که عموم خانواده های ترسیم شده، چندان با الگوهای اسلامی همخوانی ندارد، البته ممکن است در پوشش و ظاهر چارچوب ها رعایت شود، اما آنچه که بیش از همه اهمیت دارد رفتارهای فردی است که به درستی مد نظر قرار نمی گیرد.
وی افزود: برای مثال در آثار نمایشی وقتی مادری با فرزندش سخن می گوید، نحوه گویش مناسب نیست؛ یا اینکه رفتار فرزندان در قبال والدین شکلی احترام آمیز ندارد. این نکته ای تاسف آور است که عموماً نیز در آثار دیده می شود، البته نشان دادن برخی زشتی ها به بهانه آسیب شناسی معضلات اجتماعی صورت می گیرد، اما این اتفاق نباید به نحوی باشد که الگو سازی کند. منظور این که در مقابل رفتار زشت الگوی مثبت نیز نشان داده شود تا تماشاگر بتواند به درستی تجزیه و تحلیل کند.
شکل شعاری الگوهای مثبت
کارگردان فیلم سینمایی «سیب سلما» با بیان این که برخی الگوهای مثبت در برنامه های نمایشی شکلی شعاری دارد، تصریح کرد: آسیب دیگری که در سریال ها و فیلم های تلویزیونی وجود دارد این است که، معدود الگوهای درست نیز به شکلی ناپخته در کارهای نمایشی نشان داده می شود. برای مثال پدر یا مادر مورد نظر به کلیشه ای ترین شکل، رفتار می کنند، برای همین هم کردارشان بر دل تماشاگران نمی نشیند و با آنها ارتباط برقرار نمی کند. در این میان استثناهایی نیز وجود دارد که من از آنها به عنوان کاری خوب و درخور توجه نام می برم. سریال «پرده نشین» گواه بارز این ادعا است.
این فیلمساز در تکمیل توضیح فوق گفت: در آن سریال (پرده نشین) رفتاری که بین والدین وجود داشت، کاملا باور پذیر بود و به هیچ وجود سعی نشده رفتار خوب یا بد به شکل غلو شده تصویر شود. خصیصه ای که هم در قبال نقش های مثبت می شد آنها را مشاهده کرد هم پیرامون شخصیت های منفی چنین ویژگی وجود داشت.
پدر شهید محسن حججی از نذر برای پسرش در دوران اسارت گفت.
ما خبر اسارت را نشنیدیم. ما تصویری را که داعش در شبکه های اجتماعی پخش کرده بود را دیدیم. به پادگان لشکر نجف اشرف رفتیم و پرسیدیم چه اتفاقی افتاده. اول نمی خواستند به ما بگویند و بعد که قانع شدند، ما مطمئن شدیم فرزندانمان در اسارت داعش است. از زمان رسیدن تصویر اسارت تا زمانی که خبر شهادت او را دادند، بدترین لحظات زندگی من بود. نگرانی داشتیم و مضطرب بودیم، وقتی همه می گفتند دعا کنید آزاد شود، ما دعا می کردیم شهید شود. هیچ پدر و مادری راضی به مرگ فرزندشان نیست، ولی ما آن موقع راضی بودیم،
به حدی که مادرش گوسفند نذر کرد بچه اش شهید شود. چون می دانستیم فرزندمان دیگر زنده برنمی گردد. می دانستیم دارند او را شکنجه می کنند. تا آن موقعی که ساعت 2 و نیم صبح خبر شهادت آمد ناگهان ناله مادر و خواهرش بالا رفت، آرامش خاصی به من دست داد. دیگر مطمئن شدم محسن رفت، ولی از ته دل خوشحال شدم که آزاد شد، رها شد. بعد از آن که بحث شهادت پیش آمد و عظمتی که خداوند به ایشان داد اصلا غمش را فراموش کردیم. ما او را به حضرت زهرا سپردیم و حتی نگران هم نشدیم.
دید اگر قیمت کاسه را بپرسد رعیت ملتفت مطلب میشود و قیمت گرانی بر آن مینهد. لذا گفت: عموجان چه گربه قشنگی داری آیا حاضری آن را به من بفروشی؟ رعیت گفت:چند میخری؟
گفت: یک درهم. رعیت گربه را گرفت و به دست عتیقه فروش داد و گفت: خیرش را ببینی.
عتیقه فروش پیش از خروج از خانه با خونسردی گفت: عموجان این گربه ممکن است در راه تشنهاش شود بهتر است کاسه آب را هم به من بفروشی. رعیت گفت: قربان من به این وسیله تا به حال پنج گربه فروختهام. کاسه فروشی نیست.