اسطوره سازان تمدن ایرانی

مرکز رسانه ای اسطوره سازان تمدن ایرانی براساس دغدغه ی قهرمان، الگو و اسطوره سازی و پاسخ به کمبود منابع تصویری از قهرمانان، الگوها و اسطوره های دینی و بومی مورد نیاز نسل جوان و جامعه امروزی، با رویکرد تولید آثار تلویزیونی و سینمایی در ساختارهای داستانی، مستند، آموزشی، انیمیشن و سریال های تلویزیونی فعال شده است
همچنین در حوزه توزیع و پخش آثار سینمایی و سینما مارکتینگ فعال است

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها

فیلم سینمایی «منصور» و نزدیکی به ساحت «قهرمانی»

پنجشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۹، ۰۳:۳۲ ب.ظ

اساساً هنر قهرمان برقراری نسبت درست با عناصر زندگی پیرامونش است، نه انجام کارهای محیرالعقول.

سوره سینما – سیدعلی سیدان :منصور فیلمی است که احتمالاً در میان فیلم‌های مدعی و پرزرق‌و‌برق سینمای ایران گم می‌شود. در سینمای سلبریتی‌زده، سرنوشت فیلم‌ها نه در خود فیلم که در حاشیه‌ای رقم می‌خورد که پیرامون آن وجود دارد. صرف‌نظر از این بحث‌ها اگر بخواهیم درباره خود فیلم حرف بزنیم باید گفت منصور دستاوردهای شایان توجهی دارد که فهرست‌کردنشان می‌تواند تمام حجم این یادداشت را پر کند. به بعضی از آن‌ها اشاره می‌کنم.

۱- منصور در گرداب تکنیک‌زدگی اسیر نشده است و روایتی سرراست و روراست از سوژه و ایده مرکزی‌اش با ما در میان گذاشته و این را مدیون تجربه‌ای است که «سیاوش سرمدی» از عالم مستندسازی با خودش به همراه آورده است. «حاتمی‌کیا» در جایی گفته بود ای‌کاش فیلم‌سازان داستانی همه‌شان از مستندسازی به عالم سینمای داستانی ورود کنند؛ و این فیلم مؤیدی بر گفته حاتمی‌کیاست. منصور نه اسلوموشن متظاهرانه‌ای دارد و نه موسیقی را اسراف‌گونه خرج فیلم کرده است. دوربین، در عین اینکه خودش را به رخ نمی‌کشد، آماتوری و ناشیانه هم نیست و آینه‌وار اجازه می‌دهد که سوژه به ما نزدیک شود. نه یک دکوپاژ کلاسیک و حکاکی شده دارد و نه به ورطه شلختگی و گیجی افتاده است.

۲- در ساخت فیلم‌های بیوگرافیک، مهم‌ترین مسئله پیدا کردن یک خط روایت از زندگی آن شخصیت و متحد کردن خرده‌روایت‌ها در دل آن خط اصلی است. منصور به‌خوبی از پس این کار برآمده است. خط پی‌رنگ، درگیری «منصور ستاری» با نیروهای مخالف (دلالان، تحریم، مشکلات خانوادگی و مالی، ضعف فنی و مهندسی، ناهمراهی سیاسیون و‌…) برای رسیدن به هدفی معین است که این هدف همانا افزایش توان دفاعی داخلی برای حفاظت از مردم است. اغلب خرده‌روایت‌های انتخاب‌شده از زندگی شهید ستاری در دل همین روایت سرراست به وحدت رسیده و از روایت کلاژی گریخته است.

۳- خوشحالیم که بار دیگر بازیگری با عقبه تئاتری به سطح اول سینمای ایران ورود کرده و چه خوش درخشیده است. بازی به‌اندازه و حس‌آمیز «محسن قصابیان» ما را غافلگیر کرده و به‌طور حتم پدیده این جشنواره است. اضافه کردن یک ظرفیت به سینمای ایران کاری است که باید قدرش را دانست.

۴- مهم‌ترین نکته این است: از معدود دفعاتی است که شاهد یک قهرمان کنشگر و زمینه‌مند در سینمای ایران هستیم. قهرمان‌های ما معمولاً یا کنش‌پذیر و منفعل و مستأصل هستند یا خودبنیاد و سوپرمن و منقطع از زمینه؛ اما «منصورِ» ستاری به‌عنوان یک افسر بلندپایه ارتش جمهوری اسلامی، نه تسلیم زمینه است و نه منقطع از آن. او در همین زمانه و زمینه راه باز می‌کند و معبر می‌زند. اساساً هنر قهرمان برقراری نسبت درست با عناصر زندگی پیرامونش است، نه انجام کارهای محیرالعقول. هنر قهرمان این است که از اداره وام تبعیض‌آمیز نگیری، از پول خانه‌ات بگذری، دردسر تعمیر و طراحی و ساخت قطعات هواپیما را به جان بخری و جا نزنی و الخ. آن‌هم در زمان جنگ که می‌بینی جلوی چشمت با دو‌مَن ریش رشوه می‌گیرند؛ آن‌هم در زمانه‌ای که دلالان رسماً در حاکمیت نفوذ کرده‌اند و تولید و خودکفایی را زمین می‌زنند. اینکه به‌عنوان یک مقام مسئول، خیانت‌ها را ببینی اما نه جار‌و‌جنجال راه بندازی و کار را زمین بگذاری و نه تسلیم شوی و استعفا بدهی، کاری است که یک قهرمان می‌کند. البته بهتر بود کمی بیشتر از خلوت قهرمان می‌دیدیم تا کشمکش باطنی به‌موازات کشمکش ظاهری هم شکل می‌گرفت. شهدای ما هم با دشمن بیرونی می‌جنگیدند و هم با دشمن‌ترین دشمنانشان که همان «نفس‌»شان است.

۵- فیلم به‌درستی از دهه شصت کلیشه‌زدایی می‌کند. دهه شصت از درودیوار معنویت و ایثار و پاکی نمی‌بارید. همان زمان در دل حاکمیت جریان‌های خبیثی بودند که مانع بودند و هم‌زمان شهید ستاری هم بود که با آن‌ها می‌جنگید. آنچه به چشم خودمان امروز در وجود امثال شهید «فخری‌زاده» هم دیدیم. به همین ترتیب درام سیاسی فیلم هم شکل می‌گیرد و نقد سیاسی آن با مسئله امروز ما هم مماس می‌شود تا فیلم علاوه بر ارزش سندی و تاریخی، کارکردی متناسب با زمانه کنونی پیدا کند.

این نکته را هم اضافه کنم که ظاهراً فیلم با عجله تدوین شده است. می‌توان با یک تدوین دوباره فیلم را سرحال‌تر و ضرب‌آهنگ و لحن را دقیق‌تر کرد.

سازمان هنری و رسانه‌ای «اوج» در سال‌های اخیر اوج و فرودهای بسیاری را تجربه کرده است. شاید این فیلم را بتوان از موفق‌ترین تجربه‌های «اوج» به‌حساب آورد. فیلمی که حتی اگر در گیشه موفق نباشد، می‌تواند راه تربیت نسل جدید فیلم‌سازی را هموار کند و این از هر اولویتی مهم‌تر است.
 


 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی