بازار گرم اینفلوئنسر ایرانی در دیجیتال مارکتینگ
اینفلوئنسر ایرانی چند سالی است که بازار گرم و پر سودی را تجربه میکنند. زندگیهای فانتزی، جذابیتهای تصویری و نمایشی و کسب درآمد بالا از داشتن یک صفحه در شبکههای اجتماعی، همه ویژگیهایی هستند که این روزها بسیاری از افراد جامعه، بخصوص جوانان را به فکر ورود به این عرصه انداخته است. از سویی وجود اینفلوئنسرها باب تازهای را در دیجیتال مارکتینگ گشوده است که منبع نعمت و برکتی برای اینفلوئنسرها، شرکتهای دیجیتال مارکتینگ و آگهیدهندگان شده است.
اما همه چیز همین موارد زیبا نیست و داستان اینفلوئنسرهای ایرانی و اینفلوئنسر مارکتینگ در ایران دارای پیچیدگیها، زوایای تاریک، سختی و اتفاقات پیشبینی نشدهای است.
این نوشته زائیده دغدغههای نویسنده و گفتگوهایی است که با همکارانمان (بخصوص دوست عزیزم مهدی طباطبایی) در بخش بازاریابی شبکه های اجتماعی مجموعه نوین مارکتینگ شکل گرفته است.
مختصری از تاریخچه اینفلوئنسر مارکتینگ
اینفلوئنسر مارکتینگ به شکل امروزی وابستگی شدیدی به دیجیتال مارکتینگ دارد. البته این شکل از مارکتینگ سابقهای بیشتر از چند سال گذشته را تجربه کرده است.
اگر بخواهم دقیقتر بگویم اولین جرقههای اینفلوئنسر مارکتینگ در سالهای ابتدایی قرن نوزدهم شکل گرفت. در این دوره تنها چند برند محدود، توانستند بر احساسات مشتریان خود تاثیر بگذارند و آنها را وادار به خرید احساسی نمایند. از جمله این برندها میتوان به کوکاکولا اشاره کرد.
جالب است بدانید که خالق بابانوئل به شکل و شمایل امروزی شرکت کوکاکولا است. این شرکت با استفاده از قدرت تاثیرگذاری احساسی شخصیت بابانوئل بر مشتریان توانست کمپین بازاریابی خارقالعادهای را طراحی و اجرا کند.
البته آن روزها از لفظ اینفلوئنسر برای این شخصیت و شخصیتهای مشابه استفاده نمیشد. اما امروزه میتوان قدرت اینفلوئنسر مارکتینگ را در قالب این شخصیتها به خوبی مشاهده کرد؛ چراکه همه میدانیم که بابانوئل چه تاثیر احساسی بزرگی بر جامعه هدف خود داشته است.
اما اگر زمان را حدود یک قرن به جلو بکشیم، دنیای اینفلوئنسر مارکتینگ را در تعاملی جدی با دیجیتال مارکتینگ خواهیم دید. توسعه شبکههای اجتماعی و بخصوص شبکههای مبتنی بر ویدئو و تصویر از جمله اینستاگرام، توانستهاند تغییر بزرگی در فضای اینفلوئنسرها و دنیای اینفلوئنسر مارکتینگ ایجاد کنند. در عمل دیگر لازم نیست شما از پیش شخصیت مشهور و محبوبی باشید تا بتوانید نقش یک اینفلوئنسر را بازی کنید. بلکه افراد معمولی هم میتوانند با کمک گستردگی شبکههای اجتماعی و بدون هزینه به معرفی تواناییها و ویژگیهای خود بپردازند و طرفداران زیادی را برای خود دست و پا کنند.
سرعت انتقال تکنولوژی و بخصوص محبوبیت اینستاگرام در ایران باعث شده است اینفلوئنسر ایرانی و بازاریابی به این روش در ایران نیز به شدت توسعه پیدا کند. در واقع اینفلوئنسرهای ایرانی همزمان با محبوبیت شبکه اجتماعی اینستاگرام طی چند سال گذشته، جایگاه واقعی خود را در فرایند دیجیتال مارکتینگ یافتند و این موضوع باعث جذابیت این حوزه برای افراد مختلف شده است.
البته این رشد شتابان منجر به عارضههای زیادی نیز در فضای اینفلوئنسر مارکتینگ شده است و بیم آن میرود که منجر به بدبینی مخاطب و آگهیدهندگان به این فضا شود.
اینفلوئنسر شدن به چه قیمتی؟
زندگی روزمره آنها با بقیه تفاوت دارد! هر روز صبح که از خواب بیدار میشوند در فکر محتوای بعدی اینستاگرام خود هستند؛ و اینکه چگونه رضایت فالوورهای فعلی را حفظ کرده و فالوورهای جدیدی برای خود دست و پا کنند. برنامهریزی برای تولید یک محتوای تاثیرگذار برای اینستاگرام (یا هر شبکه اجتماعی دیگری) آنقدرها هم که تصور می کنید ساده نیست. از انتخاب موضوع تا آماده کردن کردن جزئیات مختلف مثل طراحی صحنه و… واقعیت این است که هر ویدئوی یک دقیقهای اینستاگرام میتواند به اندازه تولید حداقل یک دقیقه فیلم وقت و انرژی فرد را بگیرد.
در پایان این زحمتها و انتشار پست، دغدغه اصلی اینفلوئنسر دریافت بازخورهاست. کنترل احساسات بیمنطق کاربران و مخاطبان، تحمل کردن انواع ناسازاها (در کنار تعاریف)، پاسخگویی به حاشیههای ایجاد شده و… تنها بخشی از حوادث احتمالی بعد از انتشار یک ویدئو یا تصویر است.
در کنار همه اینها توانایی قرار گرفتن روی خطوط قرمز قانونی و فرهنگی، مسئله پیچیده دیگری است که یک اینفلوئنسر با آن درگیر است. چراکه تخطی از این خطوط میتواند عواقب قانونی و عرفی زیادی داشته باشد.
اما اگر تصور میکنید اینها اصلیترین دغدغههای یک اینفلوئنسر است، در ادامه این نوشته همراه من باشید. واقعیت ساده این است که اینفلوئنسر شدن به همین راحتیها نیست و اغلب اینفلوئنسرها بجز نیاز به خلاقیت، ایده و تواناییهای خاص، برای رسیدن به فالوور بالا، شهرت و اثرگذاری بر مخاطب مشکلات فراوانی را تجربه میکنند.
بیراهههایی برای اینفلوئنسر شدن
اما همه اینها را گفتم تا به موضوع مسیرهایی برای اینفلوئنسر شدن برسیم. واقعیت این است که راههای کسب شهرت، فالوور بالا و محبوبیت بسیار است و افراد زیادی با داشتن خلاقیت، هنر و ایدههای نو، توانستهاند به این اهداف برسند. اما در این میان بسیاری از افراد بدون داشتن حرفی برای گفتن یا هنری برای ارائه، میکوشند از راههایی عجیب تبدیل به اینفلوئنسر شوند. این بیراههها اگرچه در ظاهر و حتی گاهی عملا به توفیق دست مییابند. اما در نهایت منجر به تولید آسیبهای شخصی و اجتماعی عمیقی میشوند.
من در قاب تصویر تو شادم!
همه انسانها روزهایی از زندگی پر انرژی و شاد و روزهایی خسته و غمگین هستند. اما اینفلوئنسرهایی که در موضوع سبک زندگی فعالیت دارند، گاهی حتی حق ندارند غمگین باشند. فالوورهای آنها انتظار دارند همیشه آنها را شاد، پر انرژی و فعال ببینند. همین موضوع به ظاهر ساده میتواند تاثیر عمیقی به ذهن اینفلوئنسر بگذارد. واقعیت آن است که خندیدن تصنعی هنگامی که عمیقا غمگین هستید بسیار مشکل است. البته موضوع این نیست که شما را از ارائه سبک زندگیتان پشیمان کنم. مسئله این است که اگر قصد ارائه چنین چیزی را دارید، در عمل آنچه ارائه میشود واقعیت وجودی و سبک زندگی واقعی شما باشد و حتی هنگامی که دوربین گوشیتان خاموش است، همانگونه باشید!
من زیبا و دیدنی هستم!
معمولا چنین ابرازی مختص دختران جوان و نوجوان است. در این مورد پیش از هر چیز باید بگویم لزوما چنین دیدگاهی ناپسند نیست. اما وقتی ناپسند میشود که بدن انسان مستقیما و بیواسطه به مثابه ابزاری برای ارائه و جذب فالوور بکار میرود. البته باز هم تبصرههایی وجود دارد، از جمله اینکه چنین ابرازی در فرهنگ و عرفهای گوناگون چقدر و تا کجا پذیرفته شده است.
در حقیقت مشکل وقتی شروع میشود که فرد برای جذب فالوور اقدام به شکستن عرفها و هنجارهای معمول میکند. طبیعی است که چنین فعالیتهایی در ابتدا منجر به جلب توجه و افزایش فالوورها و… میشود. اما اینکه پایان این راه چیست و آیا این فالوورها ارزشمند هستند یا خیر مسئله متفاوتی خواهد بود. تصور نگارنده بر آن است که قرار گرفتن در چنین شرایطی به خصوص برای نوجوانان منجر به تسلط فالوورها بر فرد میشود و اینجاست که معنای اینفلوئنسر (به معنای تاثیرگذار) زیر سوال میرود و جای اینفلوئنسر و مخاطب عوض میشود. به نوعی که فرد برای حفظ مخاطبان خود و دریافت بازخور آنها، روز به روز خطوط قرمز بیشتری را حذف میکند و تحت فشار ذهنی وارد شده از مخاطب رفتار خود را تنظیم میکند.
پرسش مهم این است که آیا چنین مسیری میتواند برای فضای دیجیتال مارکتینگ مفید باشد؟ آیا این افراد قدرت تاثیرگذاری کافی روی مخاطبان خود را دارند؟ آیا عواقب شخصی، فرهنگی و اجتماعی چنین صفحاتی بیشتر از مزایای آن نیست؟
کودک من متفاوت است!
کودکان چهرههایی معصوم و لحنی جذاب دارند. بخصوص اگر هوش بالا، شیرین زبانی و زیبایی نیز به آنها اضافه شود، فرصتهای خوبی برای تبدیل شدن به چهرههای محبوب در شبکههای اجتماعی هستند. اما کودکان برای کار کردن آفریده نشدهاند و تا کودک هستند باید کودکی کنند. فشارهایی که به یک کودک در نقش اینفلوئنسر وارد میشود، بسیار بیشتر از آن است که فردی در بزرگسالی تجربه میکند. یک کودک نمیتواند هر لحظه بر ذهن خود مسلط باشد. او وظیفه ندارد همیشه کاری روتین را انجام دهد و نباید او را در فشار انجام کاری قرار داد.
این کودکان معمولا با اراده والدین وارد فضای مجازی شده و پس از مدتی نیز بر اثر فشارهای وارد شده، دچار مشکلات مختلفی میشوند. دوری از فضای شاد کودکانه و همسالان، دوری از اهداف معمول کودکان از جمله کسب آموزشهای مختلف، افسردگی و خستگی ناشی از حضور ممتد در شبکههای اجتماعی و… رهآورد تبدیل کردن کودکان به شخصیتهای مجازی است.
من عجیب و غریب هستم!
این آخرین راهکار افرادی است که میخواهند به هر قیمتی تجربه کسب شهرت و محبوبیت را به دست آورند. البته پایان این افراد تنها همان شهرت است و کمتر به محبوبیت میرسند. حتما شما هم این روزها در شبکههای اجتماعی، از جمله اینستاگرام به چنین مواردی برخوردهاید. این افراد از هیچ کوششی برای جلب توجه مخاطب فروگذار نمیکنند. رفتارهای عجیب و غریب اگرچه ممکن است در جلب توجه مخاطب بسیار موثر باشد. اما به طور معمول کاربران چنین افرادی را به شکل یک سوژه سرگرمکننده میبینند و این فرد علیرغم شهرت و حتی محبوبیت، توان تبدیل شدن به یک اینفلوئنسر که میتواند بر روحیات و علایق دنبالکنندگان خود موثر باشد را ندارد.
یک اینفلوئنسر واقعی کیست؟
اینفلوئنسر کسی است که با استفاده از ویژگیهای خاصی که دارد؛ میتواند بر تصمیمگیری مخاطبان خود در یک یا چند زمینه موثر باشد. این افراد شخصیتهایی مرجع هستند که جامعه سبک زندگی، نوع رفتار و دیدگاههای آنها را پذیرفته است. یک اینفلوئنسر واقعی شخصی است که در عمل و واقعیت، چیزی برای ارائه دارد. هنر، دانش، شخصیت و… میتواند این ویژگی خاص و جذاب باشد. در واقع شخصیت یک اینفلوئنسر واقعی بدون هیچ تغییر هدفمندی، ویژگیهایی برای جذب مخاطب خواهد داشت. به عنوان مثال یک نقاش، یک تحلیلگر مسائل روز اقتصادی، یک بازیگر، یک ایدهپرداز، یک خواننده، یک گرافیست، یک نوازنده، یک مدل، یک آشپز حرفهای، یک استندآپ کمدین و صدها مورد دیگر، میتواند به عنوان یک اینفلوئنسر شناخته شود. البته اگر بخواهد؛ بتواند هنرش را به خوبی ارائه کند؛ و در جذب مخاطب موفق باشد.
پس اگر شما هم دارای ویژگی خاصی هستید که تصور میکنید میتواند برای گروهی از افراد جذاب باشد و در آن زمینه میتوانید به عنوان یک مرجع، روی مخاطبان خود تاثیرگذار باشید؛ قطعا شبکههای اجتماعی میتواند فضایی برای پرسونال برندیگ و تبدیل شدن شما به اینفلوئنسر باشد.
همچنین توجه کنید که به طور معمول سلبریتیها را فیذاته میتوان اینفلوئنسر نیز دانست. بازیگران، خوانندگان، فوتبالیستها و سایر ورزشکاران محبوب، پر جمعیتترین گروه سلبریتیها هستند.
اینفلوئنسرهای ایرانی چقدر درآمد دارند
این روزها اینفلوئنسرهای فعال در حوزه سبک زندگی بیشترین بهره و درآمد را از کار خود میبرند. پس از این گروه، کمدینها نیز از درآمد خوبی برخوردار هستند. در ردههای بعدی افرادی که صفحاتی با ایدههای خلاقانه و جالب را ارائه میکنند، قرار میگیرند. البته فراموش نکنید که در صدر این فهرست سلبریتیهایی که نقش اینفلوئنسر را بازی میکنند قرار دارند. هرچند بسیاری از سلبریتیها به دلیل شرایط خاص خود، قید کسب درآمد از شهرت و محوبیت را میزنند.
توجه کنید که پاراگراف بالا یک رده بندی کلی است؛ و میزان کسب درامد هر سلبریتی به فاکتورهای متعددی از جمله میزان فالورها، میزان لایک ها و نظرات، میزان تمایش ویدئوها، مثبت بودن بازخورها، حوزه فعالیت و… مرتبط است.
به طور کلی اگر این پیش فرض را بپذیریم که یک اینفلوئنسر شخصی است که حداقل 10 هزار فالوور دارد. میتوان اینفولئنسرها را به دو دسته میکرواینفلوئنسر با 10 الی 500 هزار فالوور و اینفلوئنسر با بیش از 500 هزار فالوور تقسیمبندی کرد.
به عنوان مثال یک سلبریتی معروف تلویزیونی که نزدیک به 7 میلیون نفر فالوور دارد؛ برای هر پست تبلیغاتی خود درخواست حدود 16 میلیون تومان میکند. این در حالی است که در ماه بیش از 10 بار چنین تبلیغاتی در صفحه این سلبریتی منتشر میشود. در مورد یکی از کمدینهای محبوب این روزهای اینستاگرام که نزدیک به 2 میلیون فالوور دارد، حدود 8 میلیون تومان برای هر پست درخواست میشود. اگر بخواهیم سراغ عددهای کوچکتر برویم می توانیم یکی از تسترهای غذا را با نزدیک به 100 هزار فالوور مثال بزنیم که برای هر پست تبلیغی خود عددی حدود 600 هزار تومان درخواست میکند.
البته پست تبلیغاتی تنها یکی از روشهای کسب درآمد برای این افراد است. حضور در ایونتها و ارسال استوری نیز موقعیتهای دیگر درآمدزایی در این حوزه است.
آیا من میتوانم اینفلوئنسر باشم؟
جواب ساده این سوال مثبت است. اگر تحمل سختیها و مشکلات این مسیر را دارید؛ اگر چیزی جذاب برای ارائه به مخاطب در اختیار دارید؛ قطعا با یادگیری اصول فعالیت در شبکههای اجتماعی و روشهای جذب مخاطب، میتوانید دنبال کنندههای زیادی به دست آورید. اما فراموش نکنید این کار برای فردی که سلبریتی نیست؛ فرایندی زمانبر و سخت است.
همچنین توصیه اکید می کنم که روش های بی راهه را برای شهرت و جذب فرالوور فراموش کنید. شخصیت، اعتقادات و سبک زندگی خود را با هدف اینفلئونسر شدن تغییر ندهید و در نهایت آنچه باشید که هستید و اگر به قدر کافی مثبت باشید قطعا علاقمندانی خواهید یافت.
اینفلوئنسر مارکتینگ از دروغ تا واقعیت
به زبان ساده اینفلوئنسر مارکتینگ به معنی بازاریابی از طریق اینفلوئنسرها است. این روش این روزها به شدت مورد استقبال قرار گرفته و طبیعتا علت این استقبال بازخور مثبتی بوده که آگهی دهندگان از این روش بازاریابی کسب کردهاند.
اما این روش نیز مانند سایر حوزههای تبلیغات میتواند محل سوء استفاده باشد. اینفلوئنسرهای تقلبی، صفحاتی با تعداد فالوورهای بالا اما تقلبی، لایکها و کامنتهای تقلبی و موارد مشابه، از جمله مواردی است که در گذر اینفلوئنسر مارکتینگ ممکن است گریبانگیر آگهیدهندگان شود.
وقتی میگوییم اینفلوئنسر مارکتینگ، به این معنی است که محصول یا سرویسی را از طریق فردی که در آن حوزه موضوعی موثر است، به جامعه هدف معرفی کنیم. پس بسیار مهم است که محصول شما توسط اینفلوئنسر مرتبطی معرفی شود. به عنوان مثال معمولا تبلیغ یک مزون لباس عروس توسط یک قهرمان بدنسازی، بازخور مثبتی نخواد داشت.
پس شفاف میگوییم که اینفلوئنسر مارکتینگ حقیقت انکار نشدنی این روزهای بازار دیجیتال مارکتینگ است و تاثیرگذاری زیادی بر توسعه کسب و کارها دارد. البته اگر و فقط اگر به صورت تخصصی و صادقانه انجام شود.