داستان فیلم « اژدهای کوچک» درباره زندگی بروس لی
طرفداران بروس لی در حالی چشم انتظار پخش فیلم زندگینامهای او هستند که شکار کاپور هنوز فیلمنامه را هم آماده نکرده است! سال گذشته وقتی خبر تولید این فیلم با آبوتاب فراوان اعلام شد، قرار بود امسال علاقهمندان در سینماها پای تماشای فیلم بنشینند. اما صحبتهای اخیر شکار کاپور مثل آب سردی بود که بر سر علاقهمندان ریخته شد.
این فیلمساز هندیتبار که سالهاست در انگلستان فعالیت میکند، در یک گفتوگوی تازه با نشریه «اسکرین اینترنشنال» دلایل طولانی شدن روند تولید اژدهای کوچک را چنین توضیح داد: «هنوز کار بسیار زیادی داریم و مراحل کار چندان آسان نیست. مهمترین موضوع، فیلمنامه است که بیشترین وقت را به خودش اختصاص میدهد. فعلاً در مرحله نگارش بهنوعی گیر کردهایم. ساخت فیلم درباره بروس لی، مسئولیت بسیار بزرگی است. میلیونها طرفدار لی در سراسر جهان از خبر تولید فیلم هیجانزده شدهاند و کار ما را بهدقت دنبال میکنند. در چنین شرایطی، کار بسیار سخت شده است. باید فیلمی به تولید برسد که دستکم بخش اعظم مخاطبان و علاقهمندان را راضی کند. پس باید وقت بیشتری به ما بدهید و عجله نکنید. کار نگارش فیلمنامه با همکاری شانن لی دختر بروس لی ادامه دارد و او کاملاً در جریان نوشتن فیلمنامه است و نقطه نظراتش را به ما منتقل میکند. این مسأله کمک شایانی است به افزایش اعتبار و اصالت فیلم ما؛ و به این وسیله تا امروز اطلاعات دستاولی در فیلمنامه گنجانده شده است.»
به گفتهی کاپور فیلمنامهی اژدهای کوچک چند بار نوشته و بازنویسی شده است: «کار ساخت فیلم را به این دلیل قبول کردم و وارد پروژه شدم که خودم حس بسیار خوبی درباره بروس لی دارم و یکجورهایی شیفتهاش هستم. باید عاشق این جور آدمها باشی، تا بتوانی یک کار خوب و مقبول ارائه بدهی. ایده اصلی داستان هم جذاب است؛ مردی که ماهرترین و بزرگترین ورزشکار هنرهای رزمی همه دورانهاست، ناگهان به عنوان یک فیلسوف شناخته میشود. این ایده هر فیلمسازی را جذب خود میکند. تا به حال دو بار فیلمنامه را نوشتهام. اما وقتی دوباره به سراغشان میروم و به منظور بازبینی نهایی میخوانمشان، میبینم آن چیزی نیستند که باید باشند و من میخواهم. به همین دلیل دوباره دست به کار نوشتن میشوم. این نوشتنها آن قدر تکرار خواهد شد تا بالأخره به اثری برسم که مرا به وجد بیاورد و احساس کنم همان چیزی است که میخواهم جلوی دوربین ببرم.» به این ترتیب، داستان فیلم اگرچه در ظاهر حالوهوایی اکشن دارد، اما در متن خود بحثهای فلسفی را در بر میگیرد. در این فیلم، بروس لی نهفقط به عنوان استاد هنرهای رزمی که به عنوان یک فیلسوف جوان شرقی ظاهر میشود.
نگرانی طرفداران استاد کاراته و هنرهای رزمی این است که مبادا نوشتههای کاپور به این زودیها باعث جلب رضایتش نشود! شرکت فیلمسازی «بروس لی انترتینمنت» که تهیهکننده این درام ورزشی است، میگوید تولید اژدهای کوچک زودتر از تابستان سال جدید میلادی آغاز نخواهد شد. نگرانی طرفداران لی هم این است که کلید تولید حتی در این زمان هم زده نشود. اما بر خلاف شکار کاپور، شانن لی خودش را از خبرنگاران و علاقهمندان این فیلم پنهان کرده است. عدم پاسخگویی او، باعث آزردگی خاطر میلیونها طرفدار بروس لی شده است. آنها میگویند اگر قرار نیست به این زودیها تولید شروع شود، حداقل شانن لی صادقانه با آنها به صحبت بنشیند و دلایل این تعویق را مطرح کند.
رسانهها در این خصوص میگویند شکار کاپور به دنبال کارگردانی فیلم دیگری برای چینیهاست و ترجیح میدهد اول این فیلم را جلوی دوربین ببرد. صحبتهای کاپور هم بهنوعی مؤید این امر است که اژدهای کوچک تنها پروژه آسیایی او نیست: «خیلی دوست دارم در چین هم فیلمسازی را تجربه کنم. البته این روزها روی پروژهای هم کار میکنم که بسیار حساس است. همیشه شیفتهی چین بودهام و نهفقط چین معاصر که رهبر فناوری جهانی است و سریعترین و بزرگترین اقتصاد و ملت جهان را دارد. منظورم لایهی زیرین این کشور باستانی است، با تمام رمز و رازهای افسانهایاش. میخواهم در این کشور فیلمی بسازم و فرهنگ غنی و کهن آن را بهخوبی به نمایش بگذارم.»
شکار کاپور همچنین میگوید صدای سینما و هنرمندان آسیایی هر روز بیشتر در عرصه سینمای جهان به گوش میرسد و رساتر از قبل شنیده میشود: «سالهاست میگویم که صدای تازه فیلمسازان آسیایی و آفریقایی به گوش میرسد. آینده هم از آنِ آنهاست. هشت سال قبل مقالهای در مجله «تایم» نوشتم و گفتم در قسمت ششم مجموعه فیلمهای اسپایدرمن وقتی این ابرقهرمان نقابش را برمیدارد یک چینی است و نه آمریکایی! حالا میبینیم که این پیشبینی دارد درست از آب درمیآید. فیلمها و داستانهایشان به جایی میروند که مصرفکنندگانشان؛ جایی که در آن تعداد بیشتری از مردم به تماشای فیلمها مینشینند. در چین است که فیلم بیشتری تماشا میشود. مردم در هند تماشاچی تعداد بیشتری فیلم هستند. سبک داستانگویی آسیایی کاملاً متفاوت از سبک داستانگویی غربی است. در آسیا خیلی راحتتر و زودتر چیزهای غیرقابل قبول را باور میکنند. اسطورهها جزیی از ترکیب ژنتیک ماست. بخش اعظم فلسفه غربی درباره تسلط و برتری انفرادی است. اگر با یک چینی، هندی یا ژاپنی حرف بزنید و بگویید: «من قویتر از سرنوشتم هستم.» در جواب به شما خواهد گفت: «عجله نکن، زمانه درس لازم را به تو خواهد داد و به وقتش، همه چیز را یاد میگیری.» در آسیا یک تفاوت آشکار و بنیادی فلسفی وجود دارد که غربیها آن را درک نمیکنند.»
منبع: ماهنامه فیلم