معرفی کمپانی کلمبیا پیکچرز
کلمبیا پیکچرز یک شرکت سازنده و پخشکننده فیلم در ایالات متحده امریکا است. کلمبیا پیکچرز هم اکنون بخشی از گروه ترایستار پیکچرزمیباشد که دارنده آن شرکت سرگرمیهای سونی پیکچرز است که خود توسط شرکت ژاپنی سونی اداره میگردد. کلمبیا پیکچرز از بزرگترین شرکتهای تولیدکننده فیلم در جهان و از جزو هشت غول بزرگ فیلمسازی در دوران طلایی هالیوود است.
این شرکت در سال ۱۹۱۹ و با نام کوهن-برانت-کوهن فیلم (Cohn-Brandt-Cohn Film) بنیاد شد و نخستین فیلم خود را در سال ۱۹۲۲ تولید کرد. در سال ۱۹۲۴ نام خود را به کلمبیا پیکچرز تغییر داد و دوسال بعد در میان عموم شناخته گشت. این شرکت در آغاز کار شمار کمی از بازیگران هالیوودی را در اختیار داشت؛ اما از سال ۱۹۲۰ این شرکت روند رو به رشد و موفقی را به کمک کارگردانی فرانک کاپرا آغاز نمود.
با همکاری کاپرا و دیگران کلمبیا پیکچر خیلی زود به یکی از برجستهترین شرکتهای تولیدکننده فیلمهای کمدی سبک اسکروبال تبدیل شد. در سال ۱۹۳۰ این شرکت با ستارههایی همچون جین آرتور و کری گرانت همکاری کرد و در سال ۱۹۴۰ ریتا هیوورث به اصلیترین ستاره استودیوی کلمبیا پیکچرز تبدیل شد که این امر باعث افزایش چشمگیر موفقیت و دارایی کلمبیا پیکچرز در سال ۱۹۵۰ گشت.
تاریخچه کلمبیا پیکچرز
کلمبیا در سال 1919، یک سال پس از شروع جنگ جهانی اول تاسیس شد و 5 سال بعد با گسترش استودیوهای خود در لسآنجلس کالیفرنیا نامش نیز به کلمبیا پیکچرز تغییر یافت. از این پس تا سال 1982 به هر ضرب و زوری که بود، کلمبیا پیکچرز به حیات مستقل خود ادامه داد تا این که در ابتدای سال 82 حیات حرفهایاش روبه تاریکی گذارد و در آستانه یک سقوط آزاد به ته دره، با یک اتفاق بسیار بامزه از مردن رهایی یافت.
داستان این بود که شرکت کوکاکولا آمد و کلمبیا پیکچرز را یکجا خرید و البته با این شرط مدیران تهدرهای کلمبیا پیکچرز کنار آمد که نام شرکت حفظ شود. 5 سال بعد در 1987، دوباره کلمبیا احیا شد و این بار با نام کامل کلمبیا پیکچرز اینترتیمنت به فیلمسازی مشغول شد، اما باز هم این ترمز بریده مدیران شرکت بود که موجب شد فقط 2 سال بعد یک سقوط آزاد دیگر روی این شرکت قدیمی فیلمسازی رخ دهد.
این بار اما سونی پیشقدم شد و یکجا تمام کلمبیا پیکچرز را به دست گرفت و این شرکت تبدیل شد به یکی از شرکای فسقلی سونی عظیمالجثه!
کلمبیا در طول حیات حرفهایاش همواره 2 گونه عمل کرده است؛ چه آن وقت در دهه 40 میلادی که پولش از پارو بالا میرفت و چه مقطعی در دهه 60 و همچنین تمام دهه 70 که یک گدای مفلس تمام عیار بود. یعنی کلمبیا یا پولدار بود یا بدبخت و بیچاره و هرگز این شانس را پیدا نکرد که روند متعادلی را تجربه کند.
این در حالی بود که کلمبیا در دهه 40 از یک دو جین بازیگر سرشناس و محبوب سود میجست که با آنها قراردادهای طویلالمدت و کلان داشت؛ بازیگرانی که دیگر استودیوهای فیلمسازی آرزوی داشتنشان را همواره داشتند. اما بلندپروازیهای سران کلمبیا عمدتا باعث میشد این شرکت نتواند سرمایهگذاریهای مطمئن سینمایی داشته باشد و بتواند از سرمایههای انسانیاش شامل هنرپیشهها، کارگردانها و عوامل فنی استفاده بهینه کند.
برای مثال فقط کافی است به فهرست بازیگران کلمبیا پیکچرز در دهه 40 نگاهی بیندازیم. ریتا هیورث، ویلیام هولدن، جک لمون و لوسیل بال تنها تعداد معدودی از آن نامهای پرآوازه هستند. دهه 50 نیز با وجود بازیگرانی چون آلک گینس و ویلیام هولدن، کلمبیا سرآمد دیگر استودیوها بود که این دو در فیلم «پل رودخانه کوای» کولاک کردند و کلمبیا به واسطه این فیلم که در سال 1957 ساخته شد، بسیار احیا شد.
با مرگ هری کوشن در سال 1958 که مدیری مقتدر بود، رشته کار از دست مدیران بعدی خارج شد؛ اگرچه آثار ماندگاری مثل «مردی برای تمام فصول» محصول در سال 1966 توسط کلمبیا پیکچرز نیز ساخته میشد، اما به هر حال استودیوهای مستقل نیز کمکم شروع به رشد میکردند و عرصه رقابت در پایان دهه 60 بسیار نزدیک شده بود.
یک موفقیت دیگر برای کلمبیاییها «ایزی رایدر» بود؛ فیلمی که چند بازیگر جوان و بسیار مستعد نظیر جک نیکلسن و دنیس هوپر را به سینما معرفی کرد و داستانش نیز بسیار مورد اقبال قرار گرفت، فیلمی که در سال 1969 اکران شد و چیزی حدود 60 میلیون دلار فروخت. رقمی که برای آن زمان بسیار کلان مینماید. این را هم بدانیم که بودجه ساخت ایزی رایدر چیزی حدود 340 هزار دلار بود!
البته در همین ایام کلمبیا پیکچرز ساخت و سازهای وسیع تلویزیونی هم داشت و حتی فیلمهای تلویزیونی (یا همان تلهفیلم) نیز تولید میکرد. در دهه 70، کلمبیا پیکچرز یک عبارت تلویزیون هم به آخرش افزود و بیش از پیش به ساخت سریال و فیلمهای تلویزیونی پرداخت که سریال «کانن» یکی از بهترین کارهای این دوره محسوب میشد.
با شروع دهه 80 و با کاهش ساختوساز تلویزیونی اگرچه کلمبیا یکی دو کار موفق تولید کرد، مثل «توتسی»
(1982) اما هزینهها بسیار بیشتر از سودهای حاصل از کار درآمدند و اینجا بود که کوکاکولا وارد کارزار شد و به مدت 5 سال کلمبیا پیکچرز را در اختیار داشت و اوضاع کمی روبهراه شد، اما این شرکت نتوانست به تنهایی به تولیدی برسد و در سال 1989 سونی مالکیت کلمبیا پیکچرز را به دست آورد.
در این 22 سال، اما اوضاع و احوال کلمبیا پیکچرز به مدد شرکتهای همکار بستگی داشته است. برای مثال همین «کازینو رویال» که اولین کار جیمز باندی دانیل کریگ به حساب میآمد و در سال 2006 به اکران رسید، محصول مشترکی بود که کلمبیا نیز در آن نقش داشت یا آثاری مثل «اسپایدرمن» و «سه ایکس» از فیلمهای مطرح این شرکت در سالهای اخیر به شمار میآید که به عنوان شرکت فیلمسازی همکاری یا ساخته یا در توزیع و پخشش همکاری داشته است. یک نوع روند کاری غیرمستقل که فقط توانسته نام کلمبیا پیکچرز را حفظ کند و نه چیز دیگری را.
COLUMBIA PICTURES – بانوی مشعل به دست
لوگوی کلمبیا از زمان تاسیس کمپانی در ۱۹۲۴ دستخوش تغییرات زیادی شده است. مدل اولیه جنگجوی زنی از ارتش روم ها بود که سپری در دست چپ و دسته ای گندم در دست راست داشت. در ۱۹۲۸ زن جنگجو جای خود را به بانویی مشعل به دست و پیچده در ردایی به نقش پرچم ایالات متحده آمریکا داد. باور عموم این است که این لوگو از اِولین ونبل «Evelyn Venable» - سوپراستار زنی که بعدها به جای فرشته آبی در مجموعه پینوکیو صحبت کرد – الهام گرفته شده است؛ گرچه این گمان طی سال ها به افراد مختلفی نسبت داده شد و این شایعات هیچگاه به طور دقیق جوابی نیافت.
در اواخر دهه ۳۰ مدل این بانو بر یک پایه قرار داده شد و پرچم آمریکا جای خود را به یک ردای آبی رنگ داد. وضعیت به همین صورت ادامه یافت تا یک اتفاق بامزه اتفاق افتاد. در دهه هشتاد کلمبیا به مالکیت غول نوشیدنی های غیر الکلی دنیا – کوکاکولا – در آمد و این لوگو به تیغ تغییرات گرفتار شد تا انحناهای آن هر چه بیشتر به بطری های نوشابه شبیه شود!
کلمبیا در ۱۹۹۲ با استخدام «Michael J. Deas» - گرافیستی اهل جنوب آمریکا – ماموریت باز طراحی لوگو و شبیه سازی آن به زمان عصر کلاسیک را خواستار شد. مایکل این کار را در یک زمان نهاری و با استفاده از همکار خود به عنوان مدل انجام داد. وی دور همکار خود را روزنامه پیچ و از یک لامپ حبابی به عنوان مشعل استفاده کرد. لوگوی او با تغییراتی اندک بیشترین شباهت به لوگوی امروزی را دارد. با وجود اینکه او بعدها اعلام کرد که هیچوقت امید نداشته کارش به پرده نقره ای برسد، نتیجه نهایی بیش از ۲۰ سال بر پیشانی محصولات کمپانی بود.