اسطوره سازان تمدن ایرانی

مرکز رسانه ای اسطوره سازان تمدن ایرانی براساس دغدغه ی قهرمان، الگو و اسطوره سازی و پاسخ به کمبود منابع تصویری از قهرمانان، الگوها و اسطوره های دینی و بومی مورد نیاز نسل جوان و جامعه امروزی، با رویکرد تولید آثار تلویزیونی و سینمایی در ساختارهای داستانی، مستند، آموزشی، انیمیشن و سریال های تلویزیونی فعال شده است
همچنین در حوزه توزیع و پخش آثار سینمایی و سینما مارکتینگ فعال است

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها

سریال ایرانی مسافری از هند

شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۶، ۱۱:۰۵ ق.ظ

مسافری از هند مجموعه ای تلویزیونی به کارگردانی قاسم جعفری و تهیه‌کنندگی صدیقه صحت، محصول سال ۱۳۸۱ است
کارگردان: قاسم جعفری
نویسنده: علیرضا کاظمی پور تهیه کننده: صدیقه صحت
مشاور و کارشناس مذهبی: علیرضا برازش تدوین:مجید سیفی
موسیقی : محمد مهدی کورنگی طراح گریم :منیره حاتم آبادی – جعفر جوادی
بازیگران: شیلا خداداد (سیتا)، سروش گودرزی (رامین )، حمید گودرزی (فرزاد)، نسرین مقانلو (سیمین)، شیرین بینا (فروغ )، الهام حمیدی (روانه)، عنایت شفیعی («دایی جلال» = برادر فروغ )، مجید مشیری (منصور نادری= پدر رامین )، ایرج نوذری (عموی سیتا )، بهنوش طباطبایی (کتی ) و … این سریال 24 قسمتی در سال ( 82-81 ) از شبکه ی سوم سیما پخش شد.

خلاصه ی سریال:
رامین که برای ادامه ی تحصیل به هند رفته، با دختری به نام سیتا آشنا می شود و قصد دارد با او ازدواج کند. سیتا از خانواده اش جدا می شود و همراه رامین به ایران می آید.
رامین در برخورد با دختر دایی اش، پروانه که قبلاً نامزد او بوده، و در توجیه خانواده اش برای حضور سیتا، دلهره دارد.
پدر رامین – منصور نادری- دو همسر دارد که هر دو در یک ساختمان امروزی ، در طبقات مجزا زندگی می کنند. منصور در واقع با همسر دوم خود ( سیمین ) زندگی می کند ولی هنوز همسر اولش ( فروغ ) را طلاق نداده است. سیمین و پسرش فرزاد، در جریان تمام کارهای منصور قرار دارند.
فروغ نقطه ی مقابل سیمین است و از روال کارهای شرکت منصور هیچ اطلاعی ندارد. اکنون بیست سال از ازدواج منصور و سیمین می گذرد و در این مدت، منصور حتی برای یک بار هم به خانه ی فروغ نیامده و فروغ نیز نمی خواهد او را ببیند.


در زمان بازگشت رامین و سیتا، شرکت منصور در حال ورشکستگی است. منصور با کمک س یمین و فرزاد  با خدعه ی فردی به نام خبیری ( حسابدار شرکت ) برای فرار از دست طلبکاران، نقشه ماهرانه ای می کشند و چنین وانمود می کنند که منصور مرده است.
از طرف دیگر، فروغ اجازه نمی دهد که رامین با سیتا ازدواج کند و مسلمان نبودن او را، دلیل می آورد. قرار می شود سیتا مدتی درمورد اسلام تحقیق کند و اگر به نتیجه نرسید این ازدواج صورت نگیرد. در این میان دایی ِرامین، سیتا را به خانه ی خودش می برد و او با پروانه آشنا می شود.
بعد از مدتی از طریق یکی از طلبکاران معلوم می شود که منصور نادری زنده است. این مرد برای انتقام از منصور، رامین را گروگان می گیرد و به او تیراندازی می کند. رامین مدتی در کما می ماند. سیتا برای سلامتی رامین دعا می کند. او می خواهد به امامزاده ای برود که در سفری با پروانه و کتی ، با آنجا آشنا شده بود و به علت مسلمان نبودنش، نتوانست وارد امامزاده شود.
سیتا برای ورود به امامزاده و به دلیل تحولاتی که در طول سریال برایش رخ داده بود، مسلمان می شود. ولی پس از بهبودی رامین  به هند بر می گردد و دیگر حاضر نیست با رامین ازدواج کند و می گوید: «من رامین را نذر خودش کردم.»
در این مقاله به بررسی نگرش و شیوه ی برخورد کاراکترهای داستان با تعدد زوجات  منصور نادری می پردازیم. هردو پسر خانواده – از دو زن مختلف- به این وضع عادت کرده اند و حضور یک زن دیگر را در مقابل مادرشان، جزئی از روابط روزمره ی زندگی خود می دانند. این دو پسر به راحتی یکدیگر را با لفظ " داداش "  صدا می زنند ؛ حتی فرزاد ( پسر سیمین ) نسبت به مشکلات کتی با همسرش - آرش- حساس است و عکس العمل نشان می دهد؛ به طوری که در یک سکانس سیتا با مشاهده رفتار فرزاد و کتی به آنها می گوید: " من هیچ وقت برادری نداشتم."  سپس سیمین می گوید:

 " فرزاد، کتی را از من هم بیشتر دوست دارد ".
در عین حال می بینیم که کتی تا این اندازه به فرزاد و مادرش اعتماد ندارد. او معتقد است که ازدواج احتمالی رامین با سیتا و برخورد آن دو با مشکلات آتی زندگی ، می تواند آنها را جلوی سیمین و فرزاد رسوا کند. وی به صراحت اعلام می کند که «سیمین و فرزاد خوبی ما را نمی خواهند» .
 دایی جلال ( برادر فروغ ) نیز هیچ کینه و دشمنی با سیمین ندارد و حتی بعد از مرگ منصور نادری ، با سیمین صحبت می کند و او را تسلی می دهد. بنابراین تمام افراد خانواده با گذشت زمان به نوعی با این قضیه کنار آمده اند و آن را پذیرفته اند. اما فروغ هنوز هم دچار آشفتگی و نگرانی هایی است که ظاهراً به هیج وجه ناشی از فراموشی گذشته و کنار آمدن با این مشکل نیست.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی