فیلم سینمایی عصر روز دهم
خلاصه داستان:
در دوران حضور آمریکایی ها در عراق، دکتر مریم شیرازی راهی عراق می شود تا خواهر گمشده خود را بیابد ولی درگیر ماجراهایی می شود…
کارگردان: مجتبی راعی
بازیگران: احمد مهران فر، هانیه توسلی، صغری عبیسی، زهره حمیدی، آرش اسبقی، عطاءاله مرادی، جواد عاقبت بین، عبدالرضا الطائی و سلیمه رنگزن
نگاهی به شخصیتها و داستان فیلم عصر روز دهم
اولین تحول عجیب اینجاست که محسن محمود با وجود اینکه به عنوان فردی دروغگو و خشن فیلم معرفی میشود و حتی در مسائل شخصیاش هم از اسلحه استفاده میکند، ناگهان در حرم حضرت علی ابراز میدارد نمیتواند...
موقعیت دشوار انتخاب
میزان توجیهپذیری تحولات درونی در یک درام به میزان و درجه عینیت وقایع و کشمکشهای آن باز میگردد؛ یعنی تحولاتی از جنس دگرگونیهای روحی، معنوی و شخصی در بستر یک داستانی که گره اصلیاش یک خواست مشخص است و موانع بر سر آن هم واقعی است.
در فیلم عصر روز دهم ساخته مجتبی راعی مشکل اصلی داستان همین است. داستان فیلم درباره خانم دکتری است که به عراق سفر میکند تا خواهرش را ـ که در زمان جنگ ایران و عراق به دست یک عراقی به نام محسن محمود افتاده ـ پیدا کند. الزام این جستجو به حال مادر او باز میگردد که روبه مرگ است و میخواهد دختر گمکردهاش را ببیند و حالا که صدام سقوط کرده بهترین زمان برای شروع این جستجوست. او مرد عراقی و خواهرش را مییابد، اما مرد اجازه نمیدهد خانم دکتر، دختر را با خود ببرد و همه چیز را منکر میشود.
اولین تحول عجیب اینجاست که محسن محمود با وجود اینکه به عنوان فردی دروغگو و خشن فیلم معرفی میشود و حتی در مسائل شخصیاش هم از اسلحه استفاده میکند، ناگهان در حرم حضرت علی ابراز میدارد نمیتواند دروغ بگوید و به دختر قول میدهد که خواهرش را به او بازگرداند! این تحول غیرقابل باور به هیچ وجه با پافشاریهای پیشین محسن محمود جور درنمیآید. از این گونه تحولات برای گرهگشایی و پیشبرد داستان در این فیلم دستکم دو مورد دیگر هم میتوان مثال زد. شبیه به همین تحول را زن محسن محمود هم پشت سر میگذارد و حتی خود خواهر شخصیت مرکزی هم چنین تحولی را میگذراند. اگر دروننگری در فیلم روی داده بود و فیلمنامه به جای عبور سطحی از شخصیتها در درون آنها مکث میکرد، تمام این لحظات متحول شدن توجیهپذیر و قابلفهم میشد و تاثیری که مدنظر فیلمساز بوده است در مخاطب به وجود میآمد.
شاید درام اصلی فیلم عصر روز دهم باید در وضعیت حله، دختری میبود که محسن محمود و همسرش او را بزرگ کردهاند. این دختر باید بین مادری که او را به دنیا آورده و مادری که او را بزرگ کرده انتخاب کند و این خود موقعیت دشوار و درامی پرکشش است که نیازی به شلوغ کردن داستان با حواشی غیر مرتبط ندارد. اگر به همین تضاد در این دختر پرداخته میشد و فیلم با طمانینه به درون شخصیتهای پیرامون آن حرکت میکرد، آنگاه بسیاری از تحولات درونی کارکرد مییافت.
اما از آنجا که درام راعی در شخصیتپردازی سهلانگارانه عمل میکند و در سکانسها جویده جویده پیش میرود و فرصت جا افتادن آدمها را بهرغم طولانی بودن اثر نمیدهد هیچ شخصیتی درست و کامل معرفی نمیشود.
یکی از مسائلی که فیلم با یادداشتی در ابتدا انتظارش را در مخاطب ایجاد میکند، نمایش زندگی روزمره مردم عراق در دو شهر نجف و کربلاست. آیا زندگی روزمره فهم نوع زیست و رفتارهای روزمره و عادی مردم یک شهر نیست؟ اینکه چگونه روزگار میگذرانند، چه سنتهایی در زندگی آنها جاری و زنده است و چگونه ارتباط و تعاملات و لحظههای آنها میگذرد مهمترین نکات در نمایش زندگی روزمره است، اما فیلم عصر روز دهم با توجه به وجود جنگ و عدم امنیت در عراق به همین مساله اکتفا کرده و از نمایش جزئیات زندگی انسان عراقی پرهیز کرده است. در واقع اینکه در این کشور جنگ و ناامنی در اوج است چیزی به نگاه مخاطب ایرانی نسبت به عراق اضافه نمیکند. مخاطب راعی در این حد اطلاعات را دارد و اگر هم نداشته باشد با دیدن یک بخش خبری به طور کامل به دست میآورد؛ کارکرد اطلاعات در سینما یکی وابسته به درام است و دیگری وابسته به خود سینما و آنچه به این رسانه تشخص میبخشد، پرداختن به جزئیات و تصویر لحظات ناگفته که باعث میشود مخاطب وارد جهانی شود که فیلم آن را برای او میسازد از اصلیترین کارکردهای اطلاعاتی است که از یک فیلم انتظار میرود. فیلم برای ساخت جهان خود و تاثیر بر ذهن مخاطب باید از آگاهیهای پیشینی او فاصله بگیرد و حتی اگر شده با آشناییزدایی به عنوان یک تکنیک (روشی که در آن اطلاعات پیشینی مخاطب از وضعیت اثر از بین میرود و آگاهی مورد نظر فیلم در ذهن او شکل میگیرد) آگاهی تماشاگرش را از نو به آن شکلی که خود میخواهد ایجاد کند.
عصر روز دهم با وجود تلاشهای خوب در کارگردانی، فیلمی است که از ظرفیت زمانی داستانش طولانیتر است و با این وجود سکانسهای خرد شده و ناقص زیاد دارد، بههمین دلیل روند روابط و شکل آنها را هیچ گاه به طور درستی به مخاطب منتقل نمیکند. پایان فیلم راعی به اتفاقات و حوادث متکی و به همین دلیل فاقد اثرگذاری لازم است.