هویت اخلاقی زن در سینمای ایران
«هویت اخلاقی زن در سینمای ایران» کتابی است به قلم فائزه جمشیدی که نشر نیلآی آن را به چاپ رسانده است. بررسی موضوع زن و تلقی هر فرهنگ و نمایش شخصیت و هویت زن در تولیدات فرهنگی، بهویژه سینما، در سالهای اخیر سینمای ایران از لحاظ پرداختن به روایتها و مسائل زنان دچار تغییر و دگرگونی عینی و ملموسی شده و میتوان گفت در حال حاضر شاهد حضور چشمگیر زنان در نقشهای منفی، مثبت و خاکستری هستیم. به عنوان مثال، در فیلمهای بسیاری از جمله سگکشی، شام آخر، عروس، واکنش پنجم، نرگس، من مادر هستم، سعادتآباد، رگ خواب، به همین سادگی، عصر یخبندان، گیلانه، روسری آبی، دو زن، پریا، درباره الی، جدایی نادر از سیمین، فروشنده و… نهتنها نقش اصلی فیلم به زن داده شده، بلکه کل موضوع آنها حول محور زن و مسائل و مشکلات مربوط به آنان شکل گرفته است. هرچه از دههی شصت به سمت دهههای اخیر حرکت میکنیم این دغدغه را بیشتر بر پردههای سینما مشاهده میکنیم. زن، اکنون از آن نقش حاشیهای خود در اغلب فیلمهای دههی شصت مانند سناتور، تاراج، برزخیها، عقابها و… فاصله گرفته و بهعنوان سوژهای عمل میکند که ساختارهای رایج و کلیشهای را میشکند و فعالانه و آگاهانه به ایجاد هویت جدید، آنگونه که میپسندد، دست میزند. او در هر شخصیتی که ظاهر میشود، تلاش میکند در متن فیلم روایتی اخلاقی از نیکی و بدی را ارائه کند که گاه نهان است و گاه آشکار. با ورود مدرنیته و جهانی شدن بستر دگرگونی و بازاندیشی را برای معنابخشی به زندگی روزمرهی زن امروز فراهم آمده است.
در کتاب حاضر فیلمهای ایرانی بهمثابه تولیدات فرهنگیای در نظر گرفته شده که هنجارهای اخلاقی را بازنمایی میکند. بازنمایی از ذهنیات، آرزوها، ارزش و نگرشها، نگرانیها و حتی عقدههای مخاطبان که شاید گاهی کژ و وارونه باشد، ولی آنچه اهمیت دارد بازنمایی مضامینی است که شاید در زنان جامعه موجب بازاندیشی و شکلگیری دگرگونی در شناخت از خود شود. اما مضامین و مقولات ارائه شده درخصوص بازنمایی هویت اخلاقی زنان در سینمای ایران بر مبنای اصول پژوهشی، نظریات و مفاهیم حساسساز در پژوهش، سؤالات اساسی و راهنمای کدگذاری استخراج شدهاند و این مضامین در پایان پژوهش به عنوان عصارهی تحلیلهای انجام شده، ارائه شده است.
رویکرد حاکم بر این کتاب رویکرد کیفی است. این اثر پژوهشی، با روش تحلیل مضمونی انجام گرفته و با مشاهده و استخراج لایههای عیان و نهان در فیلمها به فهم و بررسی هویت اخلاقی زنان پرداخته است.
تحقیق کیفی مجموعهای از فعالیتها، نظیر مشاهده و مصاحبه است که با متن سروکار دارد. میتوان از طریق گردآوری اطلاعات و مصاحبه یا مشاهده، دادهها را تولید کرد و با پیاده کردن به شکل متن درآورد. بدین ترتیب، از دادهها توصیفهای تحلیلی، ادراکی و طبقهبندیشده حاصل میشود. درنهایت در روش کیفی فهم و تفسیر حائز اهمیت است.
بهطور خلاصه، میتوان فرایند تحقیق را به شکلِ مسیری از نظریه به متن و نیز بازگشت از متن به نظریه ترسیم کرد. فصل مشترک این دو مسیر عبارت است از گردآوری دادههای بصری و کلامی و تفسیر آنها در قالب یک طرح تحقیق مشخص.
قسمتی از کتاب هویت اخلاقی زن در سینمای ایران:
فیلم جدایی نادر از سیمین روابط فردی و اجتماعی را روایت میکند که در مواجهه با مدرنیته دستخوش دگرگونی و مخاطرات عظیمی شده است و مدام ثبات را از زندگی فردی/اجتماعی سلب میکند. در شرایط مدرن آزادیهای زن و انتخاب گسترش یافته اما در عین حال او مدام در معرض تغییر و تحول روند عادی امور است و زندگیاش در تنهایی، تردید و بازاندیشی به سر میرود. به عنوان مثال، دروغهای روزمرهای که تنها در شرایط بحران عمق اهمیت آنها مشخص میشود. زمانی که راضیه متوجه میشود باید پدر نادر را به حمام ببرد و کمکش کند تا لباسهایش را عوض کند، به جایی که پاسخ سؤالات شرعی را میدهند زنگ میزند و از آنها اجازه و مشورت میخواهد. راضیه که حساسیت زیادی بر درست و غلط بودن رفتار دارد در جایی که پای منافع مالی و احساسی به میان کشیده میشود، خدا را فراموش میکند و برای نادر مشکلتراشی میکند. البته در پایان ماجرا همین پیروی او از احکام و هویت اخلاقی مبتنی بر آن است که با فکرکردن به فرزندش و لقمهی حرامی که ممکن است سر سفره آورده شود و قَسَمی که باید روی قرآن بخورد، وی را به تردید میاندازد. یا جایی دیگر راضیه به نادر میگوید که به شوهرش نگفته که برای کار به خانهی آنها میآید و به دروغ به او گفته است که شمارهی نادر را از روزنامه پیدا کرده است. یا سکانسی که راضیه به دخترش میگوید آشغالها را از خانه بیرون ببرد و دختربچه باعث کثیف شدن پلهها میشود. کمی بعد وقتی همسایه به راضیه میگوید آب آشغالها روی پله ریخته، او در دفاع از خودش خیلی سریع میگوید: «سرم گیج رفت و روی پلهها افتادم و آشغالها از دستم افتاد.» و حتی با تأکید بر راستگویی خود و بیان اینکه یعنی من دروغ میگویم سعی بر نجات و حقانیت خود دارد. اما آنچه در واقع بیشتر به چشم میخورد عادت او به دروغهای روزمرهای است که وی را از عواقب و بار مسئولیت رها کند؛ اما گفتن همین دروغ برایش دردسرساز میشود و برای پلیس که برای بررسی به خانهی نادر آمده ابهام ایجاد میکند و حالا او باید ثابت کند که حرف راست چیز دیگری بوده است. خدمتکار به همسایه دربارهی علت کثیف بودن راهپله دروغ میگوید، دروغی که برایش دردسرساز میشود.
منبع: مطالعات فرهنگ و تمدن